فرید مزدک، فعال سیاسی، معتقد است افغانستان به شرط اتکا به رنگارنگی فرهنگی و تنوع هویتی، خواهد توانست راه رشد و شکوفایی خویش را کامگارانه بپیماید. او نبود راهبرد و نگاه واقعبینانه برای حفظ جغرافیای موجود در پیوند با منطقه و جهان، کوشش برای یکتاسازی هویتی و یکرنگسازی فرهنگی زیر نام ملتسازی و سطحینگری و اهمیت ندادن به حقوق و آزادیهای جوانان و زنان را سه چالش اصلی پیش روی افغانستان میداند.
لطفاً خودتان را معرفی کنید.
فرید مزدک هستم. زادگاهم شهر کابل است. فارغ لیسه حبیبیه هستم و دوره آموزش عالی را در رشته تاریخ و تعلیم و تربیت در انستیتوت جوانانِ شهر مسکو به پایان رساندهام. در سالهای نخست دهه هشتاد مسؤولیت رهبری سازمان دموکراتیک جوانان افغانستان را به عهده داشتم و در سالهای پایانی آن دهه عضو رهبری حزب وطن بودم.
یکی دو خاطره مهم را که در آن حقوق بشری شخص شما نقض شده و در زندگیتان تأثیرگذار بوده، تعریف کنید.
سال ۱۹۷۴ وقتی دانشآموز مکتب بودم به حرکتهای سیاسی آن وقت روی بردم و با جوانان پرچمی همسو شدم. سال ۱۹۷۵ هنگام پخش طرح پیشنهادی پرچمیها برای قانون اساسی کشور، زندانی شدم و حدود یک سال در شرایط دشوار در زندان ماندم. نخستین بار بود که رنج نبود آزادی را حس میکردم. پس از رهایی از زندان به کار سیاسی با جوانان ادامه دادم. در سال ۱۹۷۸ مجبور به ترک آموزش و ادامه زندگی به گونه مخفی شدم. با دور شدن جبری از محیط آموزش و سلب حق بیانِ آنچه میخواستم، رنج بزرگی را متحمل شدم .
سه دستاورد مهم این دوران (جدید) چه بوده است؟
سه دستاورد مهم ۱۳ سال اخیر را به ترتیب زیر طبقهبندی میکنم: الف) گذار از امارت طالبان. ب) آماده شدن شرایط بهتر برای رعایت اعلامیه جهانی حقوق بشر، به ویژه آزادیهای فردی، آزادی بیان و گسترش رسانهها. پ) برآمدن افغانستان از انزوای جهانی و بدل شدن آن به مهمترین مرکز توجه و همبستگی جهانی.
چه چیزی در دوران جدید اعتماد شما را جلب کرده و آن را به عنوان نوآوری و ابتکار مثبت ارزیابی میکنید؟
بیداری بیشتر مردم و احساس مسؤولیت بیشتر جامعه جهانی در همه زمینهها.
مهمترین ترس امروز شما چیست؟
سلب حقوق و آزادیهای مردم و بروز چنان شرایطی که به ایجاد فاصله میان افغانستان و جامعه جهانی منتج شود.
از نظر شما سه چالش بزرگ (ساختاری، اجتماعی و فرهنگی) پیش روی افغانستان چیست؟
الف) نبود راهبرد و نگاه واقعبینانه برای حفظ جغرافیای موجود در پیوند با منطقه و جهان. ب) کوشش برای یکتاسازی هویتی و یکرنگسازی فرهنگی زیر نام ملتسازی. پ) سطحینگری و اهمیت ندادن به حقوق و آزادیهای جوانان و زنان.
فکر میکنید جامعه افغانستان امروز اجازه خواهد داد سناریوی بسته شدن مکاتب به روی دختران و عدم حضور اجتماعی زنان تکرار شود؟
جامعه افغانستان یکدست و یکرنگ نیست. همسویی با طالبان و روشهای ایشان در بخشهایی از کشور، بهویژه جنوب و شرق دور از امکان نیست.
سه عامل بازدارنده در مقابل مشارکت زنان در عرصههای اجتماعی، اقتصادی، سیاسی و فرهنگی چیست؟
مهمترین عوامل بازدارنده مشارکت زنان در امور اجتماعی: الف) تسلط روان مردانه و نادیده گرفتن امکانات و تواناییهای زنان برای شرکت در کارهای بیرون از خانه. ب) عقبماندگی فرهنگی. پ) ناآگاهی زنان از حقوق و وظایفشان است.
به نظر شما سه مطالبه عمده زنان به طور کلی چیست؟
الف) زیستن در پناه قانون و داشتن مصونیت حقوقی. ب) رفع خشونت و تبعیض. پ) برخورداری از حق آموزش و کار.
منابع و مراکز قابل اتکا در داخل افغانستان برای پیشبرد حقوق و مطالبات زنان کدامند؟
سه رکن حاکمیت، یعنی دولت، سیستم قضایی و پارلمان کشور به گونه عام؛ رسانهها در همکاری با جامعه شهروندی یعنی سازمانها و نهادهای اجتماعی به صورت عموم و سازمانها و نهادهای اجتماعی زنان به طور خاص.
تضمین آزادیهای زنان بدون قوانین دموکراتیک ممکن نیست. شوراهای محلی و پارلمان چون مهمترین منبع قانونگذاری هستند، باید نیرومندترین نهاد دفاع از حقوق و آزادیهای زنان باشند. صرف در شرایطی که آزادی رسانهها وجود داشته باشد، آگاه ساختن مردم از وضع کشور و مردم و دسترسی به اطلاعات ممکن است. آموزش حقوقی و تنویر مداوم زنان برای تشویق و بسیج ایشان در امر دفاع از آزادی و عدالت از اهمیت بزرگی برخوردار است. رسانهها در مجموع، به ویژه رسانههای آزاد، اتکاء نیرومند دیگری برای تحقق خواستههای اجتماعی و سیاسی زناناند. فقط در یک ساختار دموکراتیک زنان میتوانند درست حفاظت شوند و تضمینهای حقوقی برای آموزش و اشتغال داشته باشند. سیستم قضایی مدرن کشور مهمترین منبع و مرجع نظارت بر رعایت حقوق زنان است. سازمانها و نهادهای اجتماعی به ویژه نهادهای اجتماعی زنان در تحقق مطالبات زنان دارای اهمیت بزرگیاند.
برای دختر خودتان چه آرزویی دارید؟
دخترم دانشجوی رشته انجنیری در یکی از دانشگاههای آلمان است. آرزو دارم او همچنان آزاد رشد کند و بهتر بیاموزد. خیلی دوست دارم او برای خود آزادانه خانواده بسازد و زندگی کند.
در حوزه خصوصی و عمومی یعنی فعالیتهای مدنی و حرفهای، برای رفع موانع ذکر شده منجمله تبعیض چه کردهاید و چه میکنید؟
مفاهیم حوزه عمومی و حوزه خصوصی در بیان فلسفی ـ سیاسی و تعبیرشناختی که در جوامع مدرن بهویژه در غرب از آنها وجود دارد، متأسفانه در کشور ما روشن نیست. ساختمان دولت مدرن در کشور ما تازه آغاز شده؛ جریان ملتسازی به بن بست رسیده، احزاب و سازمانهای سیاسی در کشور ما هنوز پیشامدرناند و مسائل دیگر. هنوز شهروند جامعه ما به فرد آزاد مبدل نشده است. اما به هر حال اگر پرسش شما را در قالب تعریفهای مدرن به گونهای عام بپذیریم، باید بگویم برای بیان اندیشهها و دیدگاههایم بیشتر از رسانهها استفاده کردهام و کوشیدهام به نقد و روشنگری بپردازم.
اگر پیام خاصی دارید، بفرمایید.
برای مردم سرزمینمان امنیت و آرامش، پیشرفت و شکوفایی در همه زمینهها میخواهم. به جوانان و زنان که نیرو و محرک بزرگ دگرگونیهای سازنده امروز و فردای کشورند آزادی، آگاهی و انسجام بیشتر آرزو میکنم. باور راسخ دارم کشور ما با اتکا به رنگارنگی فرهنگی و تنوع هویتی راه رشد و شکوفایی خویش را کامگارانه خواهد پیمود.
شما می توانید روزی یک مصاحبه از کمپاین «افغانستان به روایت دیگر» را در روزنامه ۸ صبح و انگلیسی آن را در وبسایت روزنامه هافینگتون پست (Huffington Post) بخوانید. همچنین این مصاحبه ها در وبسایت فدراسیون بین المللی جامعه های حقوق بشر (FIDH) نیز قابل دسترس است.
وبسایت فدراسیون بین المللی حقوق بشر: www.fidh.org
وبسایت روزنامه هافینگتون پست: http://www.huffingtonpost.com/unveiling-afghanistan/