بتول مردادی، فیلمساز و نویسنده، با نهادهای مدنی افغانستان همکاری نزدیکی دارد. او وقتی میخواهد دوره کنونی را با دوره طالبان مقایسه کند، میگوید: «البته که روشنایی اندک بهتر از تاریکی مطلق است؛ اما اگر معیارهای حقوق بشری جهانی مد نظر باشد، نه تنها زنان و کودکان، که تمام اقشار جامعه افغانستان وضعیت خوبی ندارند. وحشتناکترین فاجعه در هر جامعهای نقض حقوق انسانی است.» او احترام به حقوق انسانها را فارغ از رنگ، زبان، قومیت و جنسیت، ضرورت زندگی میداند.
لطفا یک یا دو خاطره مهم را که در آن حقوق بشری شخص شما نقض شده و در زندگیتان تأثیرگذار بوده، تعریف کنید.
یک دعوای حقوقی باعث شد به محاکم در افغانستان مراجعه کنم و همین سبب شد بدبختانه یا خوشبختانه با محیط قضایی افغانستان از نزدیک آشنا شوم. بر اثر همین مسأله حقوق خواندم و با نهادهای مدنی همکاری نزدیک پیدا کردم.
قضیه دعوای حقوقی شما چه بود؟
چند سال پیش من و همسرم از هم جدا شدیم. بعد از جدایی، همسرم اولادهایمان را نفی نسب کرد. من به محکمه مراجعه کردم و خواستار منع اتهام قذف از خود و گرفتن تذکره هویت برای اطفال شدم. اگرچه اتهام قذف از سوی مرد علیه زن موارد بسیاری دارد، این قضیه اولین مورد شکایت از سوی یک زن برای رفع این اتهام بود. دعوای من چندین سال طول کشید و سرانجام به نتیجه رسید و محکمه برای اولین دوسیه قذف با شکایت یک زن، حداکثر مجازات، یعنی دو سال حبس را تعیین کرد.
این به آن دلیل یک دستاورد برای جامعه مدنی و حقوقی بود که قضایای بسیاری داشتیم و داریم که اثبات میکند این تهمت یک روش معمول در میان مردان افغان برای آزار دادن زنانشان است. این حربه شوهران باعث شده زنان بسیاری از درخواست حقوق خود منصرف شوند؛ چراکه آبروی زن در جامعه ما بسیار شکننده است. همچنین شاید به سرانجام رسیدن این دوسیه راه را بر دیگر شکایات بگشاید؛ چراکه بسیاری هرگز گمان نمیکنند یک تهمت ناروا میتواند مجازات هم داشته باشد.
سه دستاورد مهم این دوران (جدید) چه بوده است؟
اگر منظور قیاس دوره جدید با دوره طالبان است، البته که روشنایی اندک بهتر از تاریکی مطلق است؛ اما اگر معیارهای حقوق بشری جهانی مد نظر باشد، نه تنها زنان و کودکان، که تمام اقشار جامعه وضعیت خوب حقوق بشری ندارند. وحشتناکترین فاجعه در هر جامعهای نقض حقوق انسانی افراد آن جامعه است. افراد، ارزشمندترین سرمایه هر جامعه هستند. باید ارج گزارده شده و احترام شوند.
چه چیزی در دوران جدید اعتماد شما را جلب کرده و آن را به عنوان یک نوآوری، ابتکار مثبت و یک چیز خوب ارزیابی میکنید؟
تلاش ملت ما برای بازسازی و پاسداری از صلح قابل تقدیر است؛ اما پیشرفت فرهنگی روند کندی داشته است. دولت میتوانست نقش بسیار فعال و سازندهای در این زمینه داشته باشد. متأسفانه توجه دولت به رشد فرهنگی تقریبا صفر بوده است. به طور مثال رادیو و تلویزیون ملی به عنوان رسانهای دولتی با وجود مصرف هزینه هنگفت و برخورداری از امکانات مناسب، همیشه جزء ضعیفترین رسانههای افغانستان محسوب میشوند.
فکر میکنید جامعه افغانستان امروز اجازه خواهد داد دوباره سناریوی بسته شدن مکاتب به روی دختران و عدم حضور اجتماعی زنان تکرار شود؟
گمان نمیکنم بسته شدن مکاتب هرگز خواست عموم مردم ما باشد. در جوامع کوچک قبیلهای یا روستایی ممکن است این امر به خواست عموم تبدیل شود که هم اکنون هم در بعضی نقاط این چنین است و مکاتب یا بسته شدهاند، یا به شیوه دلخواه مردم منطقه اداره میشوند. این مشکل از ضعف دولت و نبود حاکمیت بر تمام مناطق کشور سرچشمه میگیرد. نیاز به رشد فرهنگی که از آن گپ زدیم در چنین مناطقی به خوبی آشکار میشود.
یک خاطره را که در آن حقوق بشری یکی از اعضاء زن خانواده یا آشنایان نقض شده، تعریف کنید؟
گمان میکنم همه ما بارها موارد نقض حقوق بشر را شاهد بودهایم. درتجربه شخصی من دهلیزهای محاکم افغانستان همیشه از این قضایا پر بوده است. یکی از موارد معمول که بسیار شاهد آن بودم، سپردن حضانت اطفال به پدر بدون بررسی یا حتی خواست پدر است. به طور معمول روزی که رسما طلاق از سوی محکمه صادر میشود، اطفال را نیز میخواهند و بدون پرسش و بررسی، کودکان را به پدر میسپارند. در مواردی هم مشاهده شده کودکانی که سن قانونی حضانت خود را ختم نکردهاند، از آغوش مادر جدا و به پدر سپرده شدهاند. از آن جمله زنی است که توسط شوهرش طلاق داده شد و کودک ۴۰ روزه، خلاف خواست مادر از او گرفته و به پدر سپرده شد. وقتی این زن خواستار حقوق شرعی خود – مهریه – شد، قاضی به او گفت که باید یک دعوای رسمی باز کند. دادن طفل به پدر نیز نیازمند درخواست و طی مراحل قانونی خود است، اما باور این مسأله که طفل در مالکیت پدر است، باعث میشود قاضی اطفال را بعد از طلاق فورا به پدر بسپارد.
در یک مورد طلاق شاهد بودم دخترک سیزده ساله فریاد میزد که پدرش بالایش دستاندازی میکند و مادر هم تأیید میکرد، اما پدر به کمک گاردهای امنیتی محکمه، دخترک را کشانکشان از محکمه بیرون کرده و با خود برد.
علاوه بر اینها مواد قانونی هم وجود دارد که نقض حقوق بشر را به همراه دارد. از آن جمله دشواریهای بسیار برای درخواست طلاق از سوی زن که تقریباً این امر را ناممکن میسازد.
سه عامل بازدارنده در مقابل مشارکت زنان در عرصه های اجتماعی، اقتصادی، سیاسی و فرهنگی چیست؟
گمان میکنم فقر اقتصادی و فرهنگی دو عامل اصلی بازدارنده برای پیشرفت زنان هستند. مثلاً زنی در قریهای دوردست خواستار حق میراث خود است یا دختری خواستار حق انتخاب همسر و تحصیل است یا زنی برای داشتن حق رای مبارزه میکند یا زنی برای نداشتن اجازه رانندگی یا انتخاب پوشش اعتراض میکند و… همه اینها به نحوی تلاش در راستای برابری حقوق انسانی است. اینها به تناسب جغرافیا و فرهنگ متفاوتاند، اما در یک راستا هستند.
برای دختر خودتان چه آرزویی دارید؟
من دختر ندارم، اما در ارتباط با موضوع مورد بحث، تلاش میکنم به پسران خود بیاموزم که جنسیت عامل قدرت و افتخار یا عامل خواری و درماندگی نیست؛ همانطور که رنگ، قومیت، زبان و دیگر تفاوتهای ظاهری هم معیار برتری یا ارزش نیستند. احترام به حقوق دیگران ضرورت زندگی ماست.
-
«افغانستان به روایت دیگر» کمپینی است که به وسیله آرمان شهر OPEN ASIA و فدراسیون بین المللی جامعه های حقوق بشرFIDH به مدت ۱۰۰ روز تا انتخابات ریاست جمهوری در افغانستان جریان دارد. در این کمپین شخصیت های برجسته اجتماعی، سیاسی و فرهنگی با گفتگو در مورد جامعه ای که دربرگیرنده حقوق زنان و حقوق انسان باشد، صدای مترقی افغانستان را به گوش میرسانند.
شما می توانید روزی یک مصاحبه از کمپاین «افغانستان به روایت دیگر» را در روزنامه ۸ صبح و انگلیسی آن را در وبسایت روزنامه هافینگتون پست (Huffington Post) بخوانید. همچنین این مصاحبه ها در وبسایت فدراسیون بین المللی جامعه های حقوق بشر (FIDH) نیز قابل دسترس است.
وبسایت فدراسیون بین المللی حقوق بشر: www.fidh.org
وبسایت روزنامه هافینگتون پست: www.huffingtonpost.com/unveiling-afghanistan