وحید قاسمی خواننده، آهنگساز و محقق در زمینه موسیقی بومی است. او آزادی بیان، برگزاری انتخابات و پیشرفت ورزش افغانستان را از دستاوردهای مهم دوران جدید می داند و نظام مردسالاری، عقاید طالبانی و حضور کمرنگ زنان در گرد همایی و فعالیت های فرهنگی را از عواملی می داند که مانع مشارکت زنان است.
لطفا خودتان را معرفی کنید.
من وحید قاسمی، زادگاهم شهر کابل و زاد روزم ۲۶ فبروری ۱۹۶۰ م. است. از سال ۱۹۷۷ م. بدین سو به عنوان خواننده و آهنگساز در عرصه موسیقی فعالیت می کنم و از سال ۲۰۰۲ م. تا امروز به تحقیقات در زمینه موسیقی بومی و مردمی زادگاهم می پردازم.
آیا خاطره ای دارید که در آن حقوق بشری شخص شما نقض شده و این مساله در زندگی شما تاثیرگذار بوده باشد.
جبر زمانه من و خانواده ام را مهاجر ساخت و از همه ارزش هایی که با آنها نفس می کشیدم برای سالیان دراز به دور ماندم.
سه دستاورد مهم دوران جدید چه بوده است؟
آزادی بیان، به عنوان دستاورد مهمی که یکی از بناهای اساسی دموکراسی محسوب می شود، همچنین برگزاری انتخابات به عنوان یک رویکرد دموکراتیک که جدا از چگونگی برگزاری آن من معتقد به نفس برگزاری آن هستم و نیز رشد ورزش افغانستان که از یکسو باعث تندرستی جوانان می گردد و از سوی دیگر هم ورزشکاران ما چهره دیگر مردم ما را به جهانیان معرفی می کنند.
چه چیزی در دوران جدید اعتماد شما را جلب کرده و شما آن را به عنوان یک نوآوری و ابتکار، مثبت ارزیابی می کنید؟
آگاهی و بیداری جوانان و روشنفکران، بازگشت افغانستان از یک دوره کشمکش ها و در گیری ها به یک دوره جدید که ثبات نسبی و امنیت نسبی در آن دیده می شود و امید برای زندگی که در این سرزمین بیشتر نسج گرفته است. من به آینده روشن این سرزمین باور دارم و اساسی ترین مسئله ای که پای مرا برای کار کردن به افغانستان می کشاند، جدا از اینکه این سرزمین چه حقی بر گردن من دارد و پاره تن من است، بیرون کشیدن دلهره ۲۰۱۴ است. من می خواهم حد اقل به عنوان یک شهروند این کشور که اعتماد و محبت مردم عزیز خود را دارم، برای برون رفت کشور از تنگنای ۲۰۱۴ کمک کنم.
مهم ترین ترس امروز شما چیست؟
خوب چیز های زیادی برای ترسیدن وجود دارد که باید نگران آن بود، نفاق و تفرقه ها که در میان ساکنان این سرزمین مشاهده می شود، اما اگر در زمینه کار های خودم بپرسید، بیشترین ترس من از نوعی تهاجم فرهنگی است که همه ی زمینه های زندگی فرهنگی ما را متأثر ساخته است.
سه چالش بزرگ پیش روی افغانستان چیست؟
عمده ترین چالش در زمینه ی ساختاری عدم توجه به معیار ها و استانداردهاست. کمتر به معیار ها و ساختار های معیاری توجه می کنیم که از همین نقطه نظر آسیب پذیری هم داریم. دیگری چالش بزرگ اجتماعی ما، تلاش در جهت بر هم زدن روابط میان اقوام این کشور است که به نحوی از طرق مختلف بر تداوم آن پافشاری صورت می گیرد. آسیب های این روند، نا گوار و متوجه تمامی طبقات اجتماعی است، حتی آنانی که در مشتعل نگهداشتن این آتش دخیل اند. همچنین در زمینه ی فرهنگی نیز چالش های فراوانی وجود دارد. فارغ از هجوم فرهنگ های بیگانه، نبود آگاهی از فرهنگ و غنای فرهنگی در نسل جدید از چالش های بسیار کلان در این زمینه است. کمتر کسانی را میتوان در نسل جدید سراغ گرفت که از بخشهایی از فرهنگ کشورمان آگاهی داشته باشد. این مسئله از دید من بسیار نگران کننده است.
فکر میکنید جامعه افغانستان امروز اجازه خواهد داد که دوباره سناریوی بسته شدن مکاتب به روی دختران و عدم حضور اجتماعی زنان تکرار شود؟
بر این اعتقادم که دیگر پذیرش چنین مسئله یی در میان مردم قطعا وجود ندارد.
آیا خاطره ای دارید که در آن حقوق بشری یکی از اعضای زن خانواده و یا آشنایان شما نقض شده باشد؟
در سال ۱۳۶۰ خورشیدی همسرم کرینا با جمعی از دختران مکاتب بخاطر مخالفت با دولت از سوی حزب دموکراتیک در ریاست خادکابل زندانی شده بودند.
سه عامل بازدارنده در مقابل مشارکت زنان در عرصه های اجتماعی، اقتصادی، سیاسی و فرهنگی چیست؟
نظام مرد سالاری، عقاید طالبانی و حضور کمرنگ زنان در گرد همایی و فعالیت های فرهنگی.
سه مطالبه عمده زنان به طور کلی چیست؟
آزادی، حقوق مساوی آنان با مردان و نابود شدن رسوم و آیین که باعث پامال شدن حقوق زنان و دختران گردیده است مثل ازدواج های جبری و….
به نظر شما منابع و مراکز قابل اتکا در داخل افغانستان برای پیشبرد حقوق و مطالبات زنان کدامند ؟
رویداد های تلخ و ناگواری که همه روزه زنان در برابر آن قرار می گیرند، بیانگر این است که آنها از حقوق انسانی خویش در این جامعه برخوردار نیستند. اگر ظالمی گوش و بینی زنی را با چاقو می برد، باید گوش و بینی ظالم را در حضور مردم ببرند تا برای اینگونه افراد پند و اندرز باشد تا کسی دوباره این عمل زشت را تکرار نکند.
شما در حوزه خصوصی و یا عمومی یعنی فعالیتهای مدنی و حرفه ای خود برای رفع موانع ذکر شده از جمله تبعیض چه کرده اید و چه می کنید.
من فارغ از اینکه سالهاست در حوزه هنر فعالیت دارم، بیشترین تلاشم در همین زمینه برای رفع تبعیض و چندگانگی ها بوده است. من به سرزمینی به نام افغانستان تعلق دارم و اینجا خانه مشترک ماست. برای با هم بودن و در کنار هم بودن هر تلاشی که ممکن بوده انجام داده ام و در این راه پایدار هستم. من ترانه هایی را با پیام همبستگی، آشتی و برابری روی آهنگها اجرا نموده و به مردمم اهدا نموده ام.
-
«افغانستان به روایت دیگر» کمپینی است که به وسیله آرمان شهر OPEN ASIA و فدراسیون بین المللی جامعه های حقوق بشرFIDH به مدت ۱۰۰ روز تا انتخابات ریاست جمهوری در افغانستان جریان دارد. در این کمپین شخصیت های برجسته اجتماعی، سیاسی و فرهنگی با گفتگو در مورد جامعه ای که دربرگیرنده حقوق زنان و حقوق انسان باشد، صدای مترقی افغانستان را به گوش میرسانند.
شما می توانید روزی یک مصاحبه از کمپاین «افغانستان به روایت دیگر» را در روزنامه ۸ صبح و انگلیسی آن را در وبسایت روزنامه هافینگتون پست (Huffington Post) بخوانید. همچنین این مصاحبه ها در وبسایت فدراسیون بین المللی جامعه های حقوق بشر (FIDH) نیز قابل دسترس است.
وبسایت فدراسیون بین المللی حقوق بشر: www.fidh.org
وبسایت روزنامه هافینگتون پست: www.huffingtonpost.com/unveiling-afghanistan