احمد فهیم حکیم، فارغ التحصیل دانشگاه یورک انگلستان و معاون پیشین کمیسیون حقوق بشر افغانستان و عضو فعال جامعه مدنی و حقوق بشر، معتقد است که سیاست های دولت به قوام خود نرسیده و صحبت هایی که روی برنامه صلح و مذاکره با طالبان می شود چارچوب مشخصی ندارد. او می گوید نبود خطوط قرمز در مذاکرات صلح و نبود یک سیاست شفاف و روشن درمورد مذاکره با طالبان و نیروهای مسلح مخالف دولت و عدم ضمانت ها و تاکیدات روی ارزش های حقوق بشر و تامین عدالت و ختم فرهنگ معافیت از طرف رهبری و مسوولین دولتی، بدون شک سبب تشویش و دلهره مردم مخصوصاً نهاد های دفاع از حقوق زن و جامعه مدنی می گردد.
لطفا خودتان را معرفی کنید؟
نام من احمد فهیم حکیم است. در یک خانواده تحصیل کرده متولد و بزرگ شده ام. پدر کلانم، مرحوم استاد بیتاب، یک شاعر شناخته شده در کشور است، اما من از دنیای شعر به دنیای مهندسی و صنعت پرتاب شدم. تا صنف دوازدهم در لیسه عالی نادریه درس خوانده ام. در سال ۱۳۵۹ از دانشکده مهندسی دانشگاه کابل فارغ التحصیل شدم. وطن را ترک نکردم و مانند سایر هموطنانم دوره مکلفیت عسکری و همچنین دوره احتیاط را سپری کردم. در انجمن مهندس ها به عنوان معاون انجمن و سپس در سال ۱۳۶۷ به صفت استاد در پوهنحی انجینری ایفای وظیفه کردم تا اینکه به رتبه علمی پوهنیار رسیدم. بعدا دردوره طالب (سال ۱۳۷۶) ها نظر به اینکه یکی از روز ها لنگی به سر نداشتم با تعدادی از استادان دیگراز دانشگاه منفک شدم. بواسطه همکاری ام با دفتر سازمان ملل متحد و ارتباط با یکی از استادان دانشگاه یورک انگلستان طی یک کارگاه آموزشی در کابل، امکانات تحصیل درکشور انگلستان برایم فراهم شد و درسال ۱۳۷۷ از آنجا فارغ التحصیل شدم. بعد از بازگشت به وطن به عنوان هماهنگ کننده شبکه انجمن صلح و همبستگی و یک کارمند اجتماعی و انکشافی مشغول وظیفه بودم. بخاطر اینکه برای دوسال دو دخترم از نعمت تحصیل در داخل کشور محروم مانده بودند، مجبور شدم به شهر پیشاور کشور پاکستان مهاجرت کنم. تا سال ۲۰۰۲ در پیشاور بودم اما حوزه کاری من افغانستان بود. یکی از وظایف اساسی من ظرفیت سازی در حوزه رفع منازعات و میانجیگری در سطح محلات و قصبات کشور بود، تا مردم بتوانند بدون توسل به خشونت به حل و فصل مشکلات و معضلات خود نائل گردند. ازطرفی تدویر برنامه های آموزشی در مورد نحوه کمک رسانی «ضررنرسانید» و تشویق مردم به مشارکت در پروسه های بازسازی مشغله دیگر کاری من بود.
درماه مارچ ۲۰۰۲ دفتر ملل متحد در کابل مصمم به تدویر برنامه های ملی حقوق بشر گردید که به مدت دو و نیم ماه ادامه یافت. طی این کارگاه ملی برنامه های کاری کمیسیون مستقل حقوق بشر افغانستان طرح و ارائه گردید. بعداز اینکه کمیسیون مستقل حقوق بشر افغانستان در ماه جوزا ۱۳۸۱ (ماه جون ۲۰۰۲) بر اساس توافقات کنفرانس بن شکل گرفت، من به عنوان کمیسر این کمیسیون تعیین و توظیف شدم. تا ماه جوزا ۱۳۹۲به صفت کمیسر و معاون کمیسیون مستقل حقوق بشر افغانستان ایفای وظیفه نمودم. همچنین در سال ۱۳۸۸ (۲۰۰۹) کمیسر کمیسیون شکایات انتخاباتی بودم که در بخش رسیدگی به اعتراضات و شکایات انتخاباتی شورای ولایتی و کاندیدان ریاست جمهوری مسوولیت داشتم.
آیا خاطره ای دارید که در آن حقوق بشری شخص شما نقض شده که این مساله در زندگی شما تاثیرگذار بوده باشد ؟
درسال ۱۳۵۹هنگامی که محصل سال آخر بودم به دلیل اینکه علیه حکومت وقت دست به اعتراضات واعتصابات می زدیم یک مدت به زندان افتادم. من شاهد شکنجه بسیاری از محصلین و هموطنان خود در زندان بودم. خودم نیز در ۱۰ روز اول تحت بدترین شکنجه ها چون لت وکوب، بیدار خوابی و برق دادن بودم. همچنین درسال ۱۳۷۶با وجودی که استاد دانشگاه بودم اما دریکی از روز ها که لنگی به سر نداشتم مورد بازپرسی مسوولین طالبان قرار گرفتم و به دلیل نپوشیدن لنگی، روز بعد از وظیفه برکنار شدم. هیچ جرم و خیانتی مرتکب نشده بودم که براساس آن باید تنبیه می شدم. صرف نپوشیدن لنگی برایم جرم بود و از دانشگاه به همان خاطر منفک شدم.
سه دستاورد مهم دوران جدید چه بوده است؟
دسترسی دختران به درس و تحصیل وحضور زنان درعرصه های اقتصادی اجتماعی و سیاسی، آزادی بیان و فعالیت رسانه های آزاد و متعهد به ارزش های والای انسانی، فعالیت و نظارت نزدیک نهادهای جامعه مدنی از پروسه های دموکراتیک و انتخابات.
چه چیزی در دوران جدید اعتماد شما را جلب کرده و شما آن را به عنوان یک نوآوری و ابتکار مثبت ارزیابی می کنید؟
ایجاد فضای مناسب و علاقمندی جامعه جهانی در راستای تعمیم حاکمیت قانون و تامین حقوق بشر، انجام مشورت ملی درمورد جنایات جنگی که قبلاً یکی از تابو ها بود از طرف کمیسیون مستقل حقوق بشر راه اندازی شد وهمچنین اولین موزیم یاد بود قربانی ها ازطرف کمیسیون ساخته شد. علاوه برآن مردم درمورد حقوق بشری خود این آگاهی را پیداکرده اند که درمورد موضوعاتی چون قتل های ناموسی، قضایای تجاوز و عدم شمولیت جنایتکاران جنگی در پروسه های انتخابات بصورت واضح و آشکار سخن می گویند. ازطرفی علاقمندی عام مردم به درس و تحصیل فرزندانشان و نقش رو به رشد جوانان در پروسه های اجتماعی، سیاسی و اقتصادی کشور بسیار نوید بخش است.
مهم ترین ترس امروز شما چیست؟
سیاست های دولت به قوام خود نرسیده است. صحبت هایی که روی برنامه صلح و مذاکره با طالبان می شود چارچوب مشخصی ندارد مثلا هراس اساسی دراین است که آیا دستاورد های ما درمورد حقوق بشر، آزادی بیان حقوق زنان و اطفال و پروسه های دموکراتیک پابرجا خواهد ماند یا خیر؟ آیا زمینه آموزش و کار برای زنان وجود خواهد داشت یا خیر؟ مطابق استراتژی ملی انکشاف افغانستان قرار بود که تا سال ۲۰۲۰ زنان تا ۳۰ درصد در تشکیل ادارات دولتی سهم داشته باشند درحالیکه امروز فقط ۱۸ درصد زنان نسبت به مردان شاغل اند. پرسش این است که آیا مصالحه ای که ما از آن حرف می زنیم سازش سیاسی است یا مذاکره و مصالحه برای بقا دستگاه حاکم؟ نبود خطوط قرمز در مذاکرات صلح و نبود یک سیاست شفاف و روشن درمورد مذاکره با طالبان و نیروهای مسلح مخالف دولت و عدم ضمانت ها و تاکیدات روی ارزش های حقوق بشر و تامین عدالت و ختم فرهنگ معافیت از طرف رهبری و مسوولین دولتی، بدون شک، سبب تشویش و دلهره مردم مخصوصاً نهاد های دفاع از حقوق زن و جامعه مدنی می گردد.
سه چالش بزرگ پیش روی افغانستان چیست؟
به نظر من سه چالش عمده عبارتند از پروسه انتقال نظامی – سیاسی، انتخابات سال ۱۳۹۳ (۲۰۱۴) و خروج نیروهای بین المللی و ناتو. به هرصورت پیچیدگی این پروسه با حکومتداری ناسالم و غیر مسوول بیشتر می گردد. امروز انتظار می رود که حداقل دولت موجود در قسمت مبارزه با فساد اداری اقدامات عاجل و موثر را روی دست گیرد. ما شاهد هستیم که اعضای حکومت، پارلمان و قضا هرکدام به نحوی و به سهم خود در فساد آغشته اند که سبب دوری و بی اعتمادی مردم از دولت و نظام می گردد. هرقدر دولت در راستای حاکمیت قانون و حکومتداری سالم تلاش نماید به همان اندازه تشویش مردم نسبت به این چالش ها کمتر می گردد.
فکر میکنید جامعه افغانستان امروز اجازه خواهد داد که دوباره سناریوی بسته شدن مکاتب به روی دختران و عدم حضور اجتماعی زنان تکرار شود؟
نه هرگز، دیگر شرایط چنین نیست. فعالیت های جامعه مدنی، مردم، جوانان، مطبوعات، رسانه های مجازی نظیر فیس بوک وغیره ازیک طرف ودستاوردهایی که دولت و مردم درعرصه های اقتصادی، آموزشی وسیاسی دارند از طرف دیگر زمنیه تکرار چنین سناریویی را مشکل و حتی ناممکن می سازد. مثلا، مردمی که قبلاً به درس و تحصیل توجه نداشتند امروز متوجه شده اند که درس و تحصیل یگانه ضمانت برای آینده مصوون و مطمئن اولادشان است. شما شاهد هستید که افرادی چون اقای متوکل و سلام ضعیف که قبلا مانع درس و تحصیل دختران می شدند، امروز خودشان پوهنتون برای دختران دارند. «دموکراسی انترنشنال» یک همه پرسی انجام داد که بر اساس یافته های آن فقط ۱۱ درصد مردم در قندهار از طالبان طرفداری کرده اند درحالیکه حمایت از طالبان در سایر نقاط کشور به حد اقل رسیده است. علاقمندی همه مردم کشور، مخصوصاً زنان و جوانان در انتخابات و پروسه های دموکراتیک نشان دهنده آگاهی و رشد سیاسی آنها است که می خواهند در انتخاب رهبر و نماینده شان و سیستم نظام شان نقش فعالی داشته باشند. پس می بینیم که این دستاورد ها و تغییرات مثبتی که درعرصه های آموزشی، فرهنگی، اجتماعی، اقتصادی و سیاسی نمایان شده و همچنین تغییرات ذهنی مردم و بافت اجتماعی کشور بازگشت به دوران عقب گرا و استبداد را ناممکن می سازد.
آیا خاطره ای دارید که در آن حقوق بشری یکی از اعضای زن خانواده و یا آشنایان شما نقض شده باشد؟
دردوره طالبان دو دخترم به مدت ۲سال از درس و تعلیم در مکتب محروم ماندند. گرچه آنها به درس و مطالعه شخصی خود در خانه ادامه می دادند، اما تشویش تحصیلات عالی شان همواره علنی بود. به اجبار از وطن مهاجرت نمودیم و به شهر پشاور پاکستان رفتیم و تا سال ۱۳۸۲ در آنجا ماندیم. خوشبختانه دخترانم تحصیلات عالی خود را تکمیل نموده اند و هم اکنون در نهاد های غیر دولتی مشغول فعالیت اند.
سه عامل بازدارنده در مقابل مشارکت زنان در عرصه های اجتماعی، اقتصادی، سیاسی و فرهنگی چیست؟
عدم آگاهی مردم، مخصوصاً زنان، از حقوق اساسی شان، برداشت ها و تفاسیر نادرست از رهنمودهای اسلامی، تبعیض و حاکمیت تفکر مرد سالار در جامعه.
سه مطالبه عمده زنان به طور کلی چیست؟
حاکمیت قانون و تساوی زن و مرد در مقابل قانون، منع تبعیض و برخورد جنس دوم با زنان، ادامه آموزش و مشارکت درعرصه های مختلف اقتصادی، اجتماعی و سیاسی.
منابع و مراکز قابل اتکا در داخل افغانستان برای پیشبرد حقوق و مطالبات زنان کدامند؟
درقدم نخست خود مردم کشورند که با آگاهی در این زمینه فعالانه سهم بگیرند. خوشبختانه دولت اسلامی افغانستان متعهد به اهم کنوانسیون ها و معاهدات بین المللی از جمله کنوانسیون رفع کلیه تبعیض ها علیه زنان است که بستر مناسب را برای رشد حقوق و مشارکت زنان درهمه عرصه های زندگی تضمین می نماید. از طرفی نقش نهاد های جامعه مدنی و مدافع حقوق زنان و رسانه های آزاد مراجع قابل اطمینان و قابل اتکا برای نیل به این مقصد است.
برای دختر خودتان چه آرزویی دارید؟
برای دخترانم آنچه را که آرزو داشتم، الحمدلله فعلاً به آن رسیده اند. آنها تحصیلات دانشگاهی خودرا تکمیل نموده اند، و دختر بزرگم ماستری خود را در رشته علوم کمپیوتر از پوهنتون عثمانیه، شهر حیدرآباد کشور هند بدست آورده است. او ازدواج نموده و صاحب یک دختر است. برای دختر دیگرم نیز آرزو دارم تا تحصیلاتش را تا سطح ماستری ادامه بدهد. این آرزو را برای تمام دختران کشور خود دارم.
شما در حوزه خصوصی و یا عمومی یعنی فعالیتهای مدنی و حرفه ای خود برای رفع موانع ذکر شده از جمله تبعیض چه کرده اید و چه می کنید؟
در زندگی شخصی، خوشبختانه درفامیلی بزرگ شده ام که نه تنها موردی برای تبعیض وجود نداشته بلکه در قسمت رفع تبعیض تلاش های موثری نیز داشته اند. مثلاً دو تن از خواهرانم با کسانیکه توافق داشتند، با وجود اختلاف در اعتقادات مذهبی (سنی و شیعه) و ممانعت هایی که وجود داشت با رضایت فامیل ازدواج نمودند و الحمدلله زندگی خوش و آرامی دارند. از طرف دیگر دختران در فامیل من فرصت های بیشتری نسبت به پسران داشته اند. با وجودیکه پسران و دخترانم تحصیلات دانشگاهی خود را تکمیل نموده اند، اما دو دختر در فامیل، دختر بزرگم و عروسم توانسته اند که در رشته های تحصیلی شان تا درجه ماستری درس بخوانند. در حوزه عمومی و مسوولیت های کاری همواره تلاش نموده ام که تمام همکاران و کارمندان دفتر به اساس لیاقت و اهلیت کاری شان مقرر و توظیف گردند تا روابط شخصی و فامیلی. در دانشگاه نیز معیار قضاوتم از کارکرد های شاگردان و محصلین لیاقت و کارکردشان بوده است. هیچگاه نخواسته ام که خودم را نزد وجدان و خدایم ملامت کنم.
اگر پیام خاصی دارید، بفرمایید؟
امروز ما شاهد یک تحول بزرگ و یک گذار پر چالش سیاسی هستیم، یعنی انتخابات. از همه هموطنان خود، مخصوصاً زنان و جوانان، توقع دارم در این پروسه مهم ملی که بنیاد ملت سازی و دولت سازی در کشور است بصورت آگاهانه و فعالانه سهم بگیرند و نگذارند تا فردی دیگر به نیابت از آنها، ایشان را از استفاده از حق رای و انتخاب محروم سازد. سهم فعال و آگاهانه آنها زمینه نهادینه سازی ارزش های دموکراتیک را در کشور برای یک آینده سعادتمند و صلح آمیز فراهم می سازد.
-
«افغانستان به روایت دیگر» کمپینی است که به وسیله آرمان شهر OPEN ASIA و فدراسیون بین المللی جامعه های حقوق بشرFIDH به مدت ۱۰۰ روز تا انتخابات ریاست جمهوری در افغانستان جریان دارد. در این کمپین شخصیت های برجسته اجتماعی، سیاسی و فرهنگی با گفتگو در مورد جامعه ای که دربرگیرنده حقوق زنان و حقوق انسان باشد، صدای مترقی افغانستان را به گوش میرسانند.
شما می توانید روزی یک مصاحبه از کمپاین «افغانستان به روایت دیگر» را در روزنامه ۸ صبح و انگلیسی آن را در وبسایت روزنامه هافینگتون پست (Huffington Post) بخوانید. همچنین این مصاحبه ها در وبسایت فدراسیون بین المللی جامعه های حقوق بشر (FIDH) نیز قابل دسترس است.
وبسایت فدراسیون بین المللی حقوق بشر: www.fidh.org
وبسایت روزنامه هافینگتون پست: www.huffingtonpost.com/unveiling-afghanistan