عبدالقیوم سجادی، پژوهشگر حوزههای جامعهشناسی سیاسی و دیپلوماسی، نماینده مردم غزنی در پارلمان افغانستان است. او که میگوید: «تجربه کشورهای توسعهیافته نشان میدهد اولین گام برای توسعه و انکشاف، وجود فضای باز سیاسی است» و معتقد است: «بازگشت دوران تاریک گذشته، بازگشت به فضای پرتنش سیاسی، اجتماعی و مذهبی گذشته، یکی از هراسهای عمومی مردم است. اگر همکاریهای مثبت جامعه جهانی از بین برود، امکان بازگشت به دوران تاریک گذشته وجود دارد.»
لطفاً خودتان را معرفی کنید.
عبدالقیوم سجادی هستم. در ولسوالی قرهباغ ولایت غزنی به دنیا آمدم. تحصیلات ابتدایی را در قرهباغ گذراندم ولی با اشغال افغانستان توسط ارتش سرخ شوروی و بسته شدن مکاتب بر روی جوانان، به ایران مهاجر شدم. در ایران به مدت دوازده سال مشغول تعالیم اسلامی بودم. در پهلوی آن تحصیلات دانشگاهی خود را نیز دنبال کردم و فوق لیسانسم را در رشته جامعهشناسی سیاسی از دانشگاه تهران گرفتم. دکترای خودم را در رشته روابط بینالملل گرفتم. به مدت پنج سال در یکی از دانشگاههای ایران به حیث استاد تدریس کردم تا اینکه طالبان سقوط کردند و ما هم دوباره به وطن برگشتیم. در افغانستان مرکز مطالعات راهبردی کشور را راهاندازی کردیم. در کنارش فصلنامه تخصصی «گفتمان نو» را منتشر کردیم. تاکنون هشت جلد کتاب نوشتهام که مضمون اکثر این کتابها اسلام سیاسی و مسائل حقوقی است. کتاب جامعهشناسی سیاسی افغانستان که در دانشگاه کابل و بعضی از دانشگاههای کشور تدریس میشود از کارهای من است. همچنین کتاب دیپلوماسی اسلامیای که نوشتهام در دانشگاه های ایران تدریس میشود. از سال هشتاد و چهار به حیث نماینده مردم غزنی در پارلمان انجام وظیفه می کنم.
یک خاطره که در آن حقوق بشری شما نقض شده و در زندگیتان تأثیرگذار بوده، تعریف کنید.
یکی از خاطراتم برمیگردد به دوران مهاجرت در ایران. من تنها افغانی بودم که توانستم از طریق کانکور سراسری برای دوره دکترا پذیرفته شوم. بعد از مصاحبه فهمیدند که من افغانم. معذرتخواهی کردند و گفتند نمیتوانیم شما را بپذیریم. بعد از تلاشهای فراوان برای اینکه مرا به عنوان دانشجوی دوره دکترا بپذیرند، شرط گذاشتند که من برای سپری کردن دوران تحصیلم پول پرداخت کنم. مجبور شدم به دلیل تبعیضی که در حق مهاجرین قائل بودند به دولت ایران پول پرداخت کنم و این نقض آشکار حقوق اولیه من بود.
سه دستاورد مهم این دوران چه بوده است؟
یکی از دستاوردهای سالهای اخیر به وجود آمدن فضای پلورالیستی در عمل و رفتار سیاسی است. در پارلمان افغانستان پس از سالها، میبینید که افراد جهادی، چپیها، بنیادگراها و گروههای وابسته مختلف زیادی در کنار یکدیگر و با هم مینشینند و صحبت میکنند. این دستاورد بسیار بزرگی محسوب میشود. دستاورد بعدی ایجاد شدن درک و شناخت متقابل بین تمام اقوام کشور است؛ درک و شناختی که در گذشته هرگز وجود نداشته است.
چه چیزی در دوران جدید اعتماد شما را جلب کرده و آن را به عنوان یک نوآوری و ابتکار مثبت ارزیابی میکنید؟
آزادی عمل و فضای باز سیاسی، نقطه امیدواری و اعتمادبخشی است. تجربه کشورهای توسعهیافته نشان میدهد اولین گام برای توسعه و انکشاف، وجود فضای باز سیاسی است. نکته دیگر تمایل جدیای که در اذهان عمومی جامعه برای پیشرفت وجود دارد میتواند امیدبخش باشد. انگیزه برای تحصیل اولاد وطن در خانواده بسیار زیاد شده است. این انگیزه برای ساختن فردایی بهتر بسیار اعتماد برانگیز است.
مهمترین ترس امروز شما چیست؟
فکر میکنم امروز دو ترس عمده وجود دارد. بازگشت دوران تاریک گذشته، بازگشت به فضای پرتنش سیاسی، اجتماعی و مذهبی گذشته، یکی از هراسهای عمومی مردم است. اگر همکاریهای مثبت جامعه جهانی از بین برود، امکان بازگشت به دوران تاریک گذشته وجود دارد.
از نظر شما سه چالش بزرگ پیش روی افغانستان چیست؟
اعتقاد دارم مشکل بنیادی و اساسی در کشور ما، نبود فرهنگ سیاسی است. فرهنگ سیاسی حاکم در جامعه ما فرهنگ قبیلهای است. چالش دیگر در ایجاد نهادها در ده سال اخیر بوده است. تمام دغدغه جامعه جهانی ایجاد نهادهای گوناگون بوده است؛ در حالیکه ما به جای ایجاد نهاد، بیشتر به تفکری که در بطن این نهادها قرار دارد نیازمندیم. هیچ کدام از مفاهیم مدرن دموکراسی، حقوق بشر، حقوق زن و غیره با ایجاد نهادها به دست نمیآید. چالش دیگری نیز وجود دارد. ساختار اجتماعی جامعه افغانستان با توجه به تعدد و تکثر قومی و پیشینه تاریخی، سیاست محرومسازیای که در افغانستان نهادینه شده یک نوع حس حقطلبی و حقخواهی را در اقلیتهای قومی برانگیخته است. این مسأله گاهی باعث بروز بعضی از نابسامانیها و تنشها می شود.
فکر میکنید جامعه افغانستان امروز اجازه خواهد داد دوباره سناریوی بسته شدن مکاتب به روی دختران و عدم حضور اجتماعی زنان تکرار شود؟
یکی از مشکلات اساسی ما این است که هنوز نتوانستهایم خود را از باورهای سنتی و قبیلهای برهانیم. مثلاً تفسیر طالبانی از زن و حقوق زن سازگاری عمیقی با باورهای جامعه قبیلوی و سنتی کشور دارد. با این همه من بر این باورم که جامعه افغانستان دیگر اجازه نخواهد داد سناریوی بسته شدن مکاتب بر روی دختران تکرار شود. فکر میکنم حتی تفکر طالبانی نیز با توجه به تحولات این دهه یک نوع تعدیل را در سیاستگذاریهای خود وارد کرده است که این تعدیل به گمان من شامل حضور اجتماعی و فرهنگی زنان نیز میشود.
یک خاطره که در آن حقوق بشری یکی از اعضاء زن خانواده یا آشنایان شما نقض شده، تعریف کنید.
به عنوان فرزند این سرزمین همانند تمام فرزندان این سرزمین خاطرات فراوانی از نقض حقوق زن در ذهن دارم؛ اما در محله و منطقه خود در ولایت غزنی بارها شاهد نقض حقوق بشری زنان بودهام. مثلاً دختری به عقد مردی در میآید که تا حال او را از نزدیک ندیده است. برای من همیشه این مسأله زجرآور بوده که یک دختر جوان چطور میتواند عمری را در کنار کسی بگذراند که تا قبل از ازدواج کمترین شناختی نسبت به او نداشته است.
سه عامل بازدارنده در مقابل مشارکت زنان در عرصههای اجتماعی، اقتصادی، سیاسی و فرهنگی چیست؟
یکی از مشکلات ناشی از نوع نگاهی است که به زن در جامعه وجود دارد. نگاه عمومی این است که حوزه سیاسی و اقتصادی برای حضور زنان مناسب نیست. مشکل بعدی نبود الگوی مناسب، منطقی و موجه برای حضور و مشارکت سیاسی و اجتماعی زن در افغانستان است. مشکل دیگر نبود فضای امن و بستر مناسب برای مشارکت سیاسی و اجتماعی زنان است. در جامعه ما به زن نگاههای متفاوتی وجود دارد و گاهی این نگاهها، نگاههایی است منفی و معنیدار.
سه مطالبه عمده زنان به طور کلی چیست؟
فکر کنم اولین خواست زنان، تأمین حقوق شهروندی و حقوق انسانیشان است. زن باید حق انتخاب زندگی و حق انتخاب شوهر را داشته باشد. اینها حقوق طبیعی و اولیه زنان است.
برای دختر خودتان چه آرزویی دارید؟
به عنوان یک پدر برای دخترانم آرزو دارم که آنچه را به عنوان حقوق سیاسی اجتماعی زن هست، ایشان از این حقوق برخوردار باشند.
در حوزه خصوصی و عمومی، یعنی فعالیتهای مدنی و حرفهای، برای رفع موانع ذکر شده منجمله تبعیض چه کردهاید و چه میکنید؟
اگر به حیث نماینده پارلمان صحبت بکنم دستم زیاد پر نیست. جز حمایت از برخی پالیسیها و قوانینی که احساس میکردم میتواند به نفع زنان باشد. اما اگر به عنوان یک چهره آکادمیک و علمی خواسته باشم صحبت کنم، باید بگویم خود را در راستای تأمین حقوق زنان موفق میبینم. در کتابهایی که نوشتم و در مقالاتی که نشر کردم سعی کردم تا نگاه مردانه را تقبیح کنم. به عنوان یک استاد و مدرس سعی کردم مباحثی مطرح کنم که نگاه دانشجویان را از نگاه جنسیتی به نگاه انسانی تغییر دهد.
اگر پیام خاصی دارید، بفرمایید؟
باور من این است که عقبماندگیهای سیاسی، اجتماعی و اقتصادی جامعه ما برمیگردد به عقبماندگیهای علمی و فرهنگی. در جامعهای که قریب به هفتاد درصد آن را بیسوادها تشکیل میدهند، عبور از سیاست قبیلهای و عبور از سیاست زنستیز و عبور از سیاست انحصارگرایانه کار بسیار دشواری است. در جامعه کنونی ما بزرگترین معضل، سیاست قبیلهای و سنتی است که اگر این فرهنگ تغییر نکند، با ایجاد انبوهی از نهادها و کانونهای دموکراتیک و مدرن هم نمیتوانیم تغییری را مشاهده کنیم.
-
«افغانستان به روایت دیگر» کمپینی است که به وسیله آرمان شهر OPEN ASIA و فدراسیون بین المللی جامعه های حقوق بشرFIDH به مدت ۱۰۰ روز تا انتخابات ریاست جمهوری در افغانستان جریان دارد. در این کمپین شخصیت های برجسته اجتماعی، سیاسی و فرهنگی با گفتگو در مورد جامعه ای که دربرگیرنده حقوق زنان و حقوق انسان باشد، صدای مترقی افغانستان را به گوش میرسانند.
شما می توانید روزی یک مصاحبه از کمپاین «افغانستان به روایت دیگر» را در روزنامه ۸ صبح و انگلیسی آن را در وبسایت روزنامه هافینگتون پست (Huffington Post) بخوانید. همچنین این مصاحبه ها در وبسایت فدراسیون بین المللی جامعه های حقوق بشر (FIDH) نیز قابل دسترس است.
وبسایت فدراسیون بین المللی حقوق بشر: www.fidh.org
وبسایت روزنامه هافینگتون پست: www.huffingtonpost.com/unveiling-afghanistan