مقاله اعلام موضع
توافق هسته ای در نوامبر ۲۰۱۳ به میانجی گری کاترین اشتون رییس سیاست خارجی اتحادیه اروپا، که ریاست گروه ۵+۱ (پنج عضو شورای امنیت سازمان ملل و آلمان) را به عهده داشت، به سالها رکود دیپلماتیک بین جامعه بین المللی و ایران پایان داد. روابط پر تنش در دوره ریاست جمهوری احمدی نژاد فضای کمی برای دیپلماسی اتحادیه اروپا باقی گذاشته بود و توجه اصلی جامعه بین المللی به مساله هسته ای در عمل بر مسایل حقوق بشری سایه افکند.
اینک که گفتگوهای سازنده در باره مساله هسته ای پیش می رود، اتحادیه اروپا می تواند گفتگو در باره حقوق بشر و دمکراسی را آغاز کند و دوباره به ارزش های بنیادین این اتحادیه بازگردد که به آنها به عنوان پایه تمامی سیاست خارجی اش تعهد محکمی دارد.
سفر کاترین اشتون به ایران در پایان هفته ـ اولین سفر یکی از نمایندگان عالی اتحادیه اروپا از سال ۲۰۰۸ به بعد ـ چشم انداز آغازی تازه در روابط اتحادیه اروپا ـ ایران را به نمایش می گذارد. با وجود این، برنامه کار خانم اشتون به ظاهر به دور موضوع هسته ای، شامل گفتگو در باره غنی سازی اورانیوم و دیدار از اصفهان که محل یکی از واحدهای هسته ای است، می چرخد.
بسیار مهم بود که خانم اشتون در این سفر تنها در نقش مذاکره کننده هسته ای ظاهر نشود، بلکه نماینده دیپلماسی قاطع اروپایی باشد و در گفتگو با رییس جمهوری حسن روحانی و وزیر خارجه محمد جواد ظریف، حقوق بشر را در مرکز امور قرار دهد. اکنون، خانم اشتون باید با تکیه بر حرکت کماکان لرزان توافق هسته ای، دولتمردان ایران را در زمینه تعهدات ملموس حقوق بشری به بحث بگیرد و پیام های روشنی به مردم ایران بدهد. در این مقطع تاریخی، عبور از کنار مسایل بنیادین حقوق بشر و دمکراسی در اولین ارتباط دیپلماتیک سطح بالای اتحادیه اروپا، کند، نقطه آغاز تاسف انگیزی برای روابط تازه خواهد بود.
انتظار از بهبود خودبه خودی در وضعیت حقوق بشر در ایران با انتخاب آقای روحانی تحقق نیافته است. مجمع عمومی سازمان ملل در دسامبر ۲۰۱۳ باز هم «نقض فاحش و متداوم حقوق بشر» در ایران را محکوم کرد. تعداد اعدام ها در ایران پس از شروع کار ریاست جمهوری جدید به شدت افزایش یافته و از آغاز سال ۲۰۱۴ از ۱۰۰ مورد هم بالاتر رفته است. شمار چشمگیری از مدافعان حقوق بشر شامل وکلای دادگستری، مدافعان حقوق زنان، فعالان سندیکایی و فعالان حقوق قومی و دینی، هنوز در شرایط پرمخاطره ای در زندان های ایران به سر می برند.
در شرایطی که رهبران سیاسی و اقتصادی اروپایی به سفرهای متعدد در ایران می روند، ارایه بینش و پیامی روشن از جانب اتحادیه اروپا ضرورتی مبرم است. ویژگی رژیم ایران وجود منافع متضادی است که نبودِ صدای متحد و قدرتمند از سوی همتایان بین المللی و ارجحیت برنامه گفتگوهای هسته ای بر تمام مسایل دیگر را به نفع خود به کار می گیرد.
در این چارچوب، مصلحت گرایی به طور قطع و یقین در تناقض با بیان مسایل نیست. خانم اشتون باید در هر شرایطی از افتادن به تنگنای گفتگو در باره اصول کلی بپرهیزد و هدف دریافت تعهدات ملموس از دولتمردان ایران را دنبال کند. آزادی و اعاده حیثیت کامل مدافعان حقوق بشر و فعالان مسالمت جوی زندانی و دعوت از گزارشگر ویژه وضعیت حقوق بشر در ایران و دیگر کارشناسان ویژه سازمان ملل هنوز مسایل اصلی دارای اولویت هستند.
این گام های اساسی پایه های اولیه گفتگویی واقعی است. اعضای پارلمان اروپا در سفر خود به ایران در دسامبر گذشته تحولاتی احتمالی را با دولتمردان ایران مطرح کردند، از جمله سفر نماینده ویژه حقوق بشر اتحادیه اروپا استاوروس لامبرینیدیس به منظور بحث در باره چارچوب گفتگوهای حقوق بشری، انتصاب نماینده ویژه اتحادیه اروپا برای ایران و گشایش نمایندگی اتحادیه اروپا در این کشور.
اتحادیه اروپا بایستی با ایران وارد شرح و تفصیل این تحولات بشود اما با هشیاری کامل از فروکاستنِ بحث در باره حقوق بشر به بحث در باره فرایندها و نهادها بپرهیزد. اتحادیه اروپا بایستی با انجام ارزیابی کاملی از وضعیت کنونی حقوق بشر در ایران راهبردی برای رهیافت خود به روابط آینده با ایران تنظیم کند و شاخص هایی برای سنجشِ پیشرفت ایجاد کند و راهبرد خود را، همان گونه که در رهنمودهای اتحادیه اروپا برای گفتگوهای حقوق بشری با کشورهای ثالث تعیین شده، با آن شاخص ها سازگار کند.
نمایندگان پارلمان اروپا همچنین نیاز به فعالیت در باره دورنمای روشنی برای بهبود در وضعیت حقوق بشر، مثل آمادگی آشکار نمایندگان مجلس و مسئولان ایران برای کوشش در جهت کاهش تعداد اعدام های مربوط به جرایم مواد مخدر را یادآور شدند. این گونه فرصت ها را باید مورد استفاده قرار داد. اما همکاری در زمینه پشتیبانی فنی برای دست یافتن به نتایج ملموس باید به طور کامل در چارچوب راهبردی اساسی تر تلفیق شود.
کاترین اشتون، در تماس های خود با دولتمردان ایران، بایستی در باره درس های دوره قبلی گشایش رو به ایران پس از انتخاب محمد خاتمی به ریاست جمهوری در سال ۱۳۷۶ (۱۹۹۷) بیاندیشد. با وجود این که چند سال گفتگو پیشرفت در بخش های مختلفی مثل تجارت، سرمایه گذاری و انرژی را ممکن کرد، هیچ نتیجه محسوسی از گفتگوهای حقوق بشری ـ که در خلأ و بدون راه کار درستِ پیگیری در جریان بود ـ به دست نیامد. یکی از اشتباه های اساسی اتحادیه اروپا این بود که به جای این که تقویت رو به رشد مشارکت و نمای کلی جامعه مدنی را تشویق کند، بدون تکیه به یک راهبرد پایه ای، در را به هر بهایی به روی دولتمردان «باز» نگه داشت.
با فرصت تازه ای که پیش آمده، کاترین اشتون بایستی در همه موارد بر حضور جامعه مدنی در تمام گفتگوهای آتی در باره حقوق بشر و نیز همکاری در بخش های مشخص، اصرار بورزد و هدف نهایی ادغام این صدای مستقل در گفتگوهای اتحادیه اروپا ـ ایران را در نظر داشته باشد.
اتحادیه اروپا نمی تواند برای بار دوم رابطه با مردم ایران را که امیدوارند گشایش این رژیم رو به جهان به آینده ای بهتر بیانجامد، از دست بدهد. اصلاح رژیم ایران احتمالا سرابی بیش نیست، اما حمایت قاطع از پیدایش جامعه مدنی در ایران سراب نیست.
عبدالکریم لاهیجی
رییس فدراسیون بین المللی جامعه های حقوق بشر