banner

 

دفتر آرمان‌شهر با همکاری سازمان آیکن و کمیته ۲۵+% زنان در افغانستان به تاریخ ۲۳ الی ۲۶ ماه فبروری ۲۰۱۶  برابر با ۴ حوت ۱۳۹۴ در کابل در سالن آرمان شهر کارگاه سه روزه ای را تحت عنوان «ظرفیت سازی، تهیه استراتژی و برنامه عمل دادخواهی کمیته +۲۵% دفاع از حقوق زنان» برگزار کرد.
در این برنامه مهمان های از ولایت های هرات، مزار، پروان، دای کندی، قندهار، کابل و برخی ولایت های دیگر دعوت شده بودند. همچنین خانم حوریه مصدق محقق ارشد سازمان عفو بین الملل در افغانستان و آقای محمد ناصر کریمی مسئوول حقوق بشر دفتر سازمان ملل در افغانستان به حیث آموزگار در این برنامه حضور داشتند.

در روز اول این کارگاه مسائلی چون معرفی و بررسی پلان عمل دولت افغانستان برای زنان (اشتراک سیاسی و اشتراک در پروسه های صلح و امنیت) مباحثه روی پلان عمل دولت افغانستان برای زنان توسط اشتراک کننده گان (آنچه در افغانستان قابل تطبیق است و قابل تطبیق نیست) عنوان بحثی بود که خانم حوریه مصدق مطرح کرد.

خانم حوریه مصدق گفت:

با وصفی که در قانون اساسی افغانستان گفته شده است که حقوق زنان افغانستان با مردان مساوی است و در این قانون تاکید شده است که دولت کنوانسیون های بین المللی را احترام می گذارد اما در عمل چنین چیزی را ما شاهد نبودیم.  ما زن ها اولین قربانی های نا امنی حدود ۴۰ سال اخیر بوده ایم .در زمان تجاوز روس ها شوهر، برادر و فرزندان ما را یا دولت سرباز می گرفت یا مجاهدین برای جنگ می بردند. با وصفی که زنان افغانستان در جهاد نقش برازنده داشتند اما بعد از کنفرانس بن هیچ نقشی مهمی برایشان داده نشده است.
این فعال حقوق بشر تاکید کرد: «حتی در زمان ورود حزب دموکراتیک خلق افغانستان که خود را پایبند اصول دموکراتیک عنوان می کرد ولی باز هم زنان در حاشیه بودند. فقط چند زن انگشت شمار در رده های بالا حضور داشتند که معلوم نیست برخورد با آن ها چگونه بود.
در زمان طالبان نیز زنان بیشترین قربانی را دادند. در این زمان زنان به فروش رفتند، مور تجاوز گروهی قرار گرفتند، تیرباران شدند و بسا فجایع دیگری را متحمل شدند. غربی ها وقتی می خواستند توجه مردم کشور شان را جلب کنند و مورد حمایت قرار کشورهای خودشان قرار گیرند، صحنه اعدام یک زن را نمایش می دادند تا بیشتر توجه مردمان شان را به افغانستان جلب کنند. به طور نمونه همسر تونی بلیر نخست وزیر سابق انگلیس، می گفت که ما نمی توانیم شاهد باشیم چنین فجایع علیه زنان افغانستان اتفاق بیفتد و ما آرام بنشینیم. همچنین رونالدرامسفلد وزیر دفاع ایالات متحده امریکا در سخنرانی هایش می گفت: «ما می رویم تا زنان افغانستان را نجات دهیم.» با وصف این همه وعده ها باز هم زنان آن منزلتی را که باید می داشتند، تا هنوز به دست نیاوردند.»

k-2
او تاکید کرد: «افغانستان خطرناکترین کشور برای یک زن است. با توجه به این مسأله آیا نگرانی های امنیتی زنان جدی پنداشته می شود یا خیر؟ در این سال ها دولت ما بیشتر روی کمیت تاکید می کرد نه کیفیت. مثلاً گفته می شد که ما تا چند سال دیگر ۶ هزار پولیس زن را به ۲۰ هزار گسترش می دهیم. هیچ وقت در نظر گرفته نمی شد که زنانی که در این اداره ها هستند چه شرایط سختی را متحمل می شوند؟ مورد بهره کشی جنسی قرار می گیرند، مورد تجاوز جنسی و بسا خشونت های دیگر را متحمل می شوند.»
در این بخش شماری از اشتراک کنندگان دیگر نیز تجارب خود را مطرح کردند. از جمله خانم مریم درانی نماینده شورای ولایتی قندهار در این زمینه گفت: «مثلا وقتی قرار بود برای ما نیروی امنیتی بدهند برای هر مرد ۱۰ سرباز تعیین شد ولی برای ما زن ها  ۵ نفر. وقتی یک مرد به اداره دولتی می رفت هیچ کس جلو او را نمی گرفت اما ما را در نزدیک اداره از موتر پایین می کرد و اجازه نمی داد با موتر های مان وارد شویم.»
همچنین خانم سکینه محمدی نماینده شورای ولایتی هرات یادآور شد: «وقتی در خانه ام نارنجک انداخته شد، اولین تهدیدی که علیه ما صورت گرفت از طرف نیروهای امنیتی بود، آن ها به ما گفتند که چرا مصاحبه کردی؟ وقتی دیروز مورد تهدید قرار گرفتم به امنیت ملی تماس گرفتم، گفت ما در جریان بودیم می خواستیم شما را در جریان قرار دهیم اما نشد. این به خاطر زن بودنم بود. وقتی در شورای ولایتی بالای من اسلحه کشیدند حتی رییس ام از من حمایت نکرد.»
خانم حوریه مصدق در باره هماهنگی زنان و حمایت های که باید از همدیگر بکنند: «ما باید یکدیگر را حمایت کنیم نه این که مانع آن ها شویم. ما بسیاری افرادی را می شناسیم که ظاهر بسیار مدرن دارند اما در عمل همسر خودش اجازه کار در خارج از خانه را ندارد، همسران خود را  لت و کوب می کنند و اجازه خارج شدن از خانه را ندارند. یکی از راه حل ها این است که دادخواهی کنیم. چرا تا هنوز ما یک زن در وزارت امور داخله و دفاع در سطح تصمیم گیری نداریم.»

6

در بخش دیگر این برنامه آقای محمد ناصر کریمی یکی از مسئوولین بخش حقوق بشر سازمان ملل گفت: «وقتی ما [سازمان ملل] تحقیقات برای تطبیق قانون منع خشونت علیه زنان را انجام می دادیم. متوجه شدیم کسانی که برای تطبیق این قانون کار می کردند خود مورد اذیت قرار می گرفتند. ما ۱۳۶ مصاحبه انجام دادیم و نتیجه را دیدیم بسیار وحشتناک بود. ما متوجه شدیم در داخل پولیس، پولیس های زن مورد آزار و اذیت جنسی قرار می گرفتند. وقتی این گزارش به ریاست جمهوری و وزارت امور داخله شریک شد پیشنهادهای زیادی امطرح شد. در آن زمان هیچ یکی از مردان عامل تدابیر انضباطی یا بازخواست از عاملین قرار نگرفت. فقط سه مورد را بررسی کردند، باز هم متهم همان خانم شد.»
در ادامه خانم مصدق تاکید کرد: «وقتی کسانی که خود مورد نا امنی قرار می گیرند، خودشان به نا امنی گرفتار شوند ما از آن ها چه توقع داشته باشیم.  وقتی یک گزارش از وضعیت زندانی های زن در پل چرخی منتشر شد چنان سرکوب شد که بی حد. چون گفتند اگر این قضیه بیشتر مطرح شود، خانواده ها سر این زنان را خواهند برید.»‌
همچنین خانم درانی تاکید کرد: «وضعیت زنان افغانستان خاکستری است. نباید ما آلت دست افراد و گروه ها قرار گیریم. باید وکیل پارلمان ما باید به عنوان یک انسان دیده شود نه به عنوان یک زن. باید زنان شبکه سازی کنند و از طریق شبکه سازی فعالانه تر عمل کنند. در طول تاریخ قدرت در دست مردان بوده است. امروز نیز زنان باید یک حالت بحرانی را بگذرانند تا این که به حقوق خود برسند. باید اعتماد به نفس در بین زنان به وجود بیاوریم، باید نفوذ سیاسی وجود داشته باشد.»
فرخنده رجبی فعال حقوق بشر در ولایت بلخ گفت: «باید فکر کنیم که اولویت های ما در آینده چیست؟ یک اراده سیاسی در سطح بالا خیلی مهم است. برای سهیم ساختن زنان باید برنامه عملی ایجاد شود، از سطح کاری پولیس تا سطوح بالاتر. همچنین در کنار این باید تحصیل اکادمیک هم داشته باشیم و تا سطوح ماستری و دکترا.»

4
خانم مصدق راه‌حل‌ها را چنین عنوان کرد: «اصل شایسته سالاری و شبکه سازی دو سال پیش در کابل بورد مشورتی برای رییس جمهور ساخته شده بود. آن ها اصل شایسته سالاری را لیسان، ده سال تجربه کاری و… تعیین کردند. یکی از ضعف های شبکه تعیین شاخص های سبمولیک و بی معنا بود. ممکن است ما یک زن بی سواد ولی تاثیرگذار و پر نفوس داشته باشیم. به طور نمونه وقتی بورد مشاورین رییس جمهور ایجاد شد، سریع دنبال منافع شخصی خود داشته اند. کسانی که در کابل کار می کنند بیشتر نقش دروازه بان را دارند باید از این حالت بیرون شود. اصل میکانیزم سازی: باید ما میکانیزم های موجود را حمایت کنیم.»‌
آقای کریمی که بخش دیگر برنامه را پیش می برد در باره شاخص های پیشرفت زنان در دولت صحبت کرد:  «شاخص نشان دهنده چگونگی سطح تطبیق برنامه عمل. یکی از شاخص ها افزایش ۲۰ درصدی مشارکت سیاسی زنان است. شاخص دیگر کاهش قضایای خشونت علیه زنان؛ سهم گیری فزاینده زنان در روند صلح، عدالت و حقوق بشر؛ اگر شاخص دوم را در نظر گیریم و گزارش های نهادها را نگاه کنیم نه تنها این کاهش کم نشده است بلکه بیشتر از پیش شده است. همچنین حضور زنان در شورای صلح قبلی بیشتر بود اما امروز کمتر شده است. حضور زنان نیز در نهادهای امنیتی همچنان مثل گذشته محدود است. حضور زنان در سکتور امنیت از ۲۷۰۰۰ تنها ۲۴۹ افسر زن داریم. از ۴۸۲ آموزگار ۱ زن است، از مجموع۳۴۴ داکتر ۳ زن است. حضور زنان در پست های بلند نیز تا رسیدن به شاخص تعیین شده بسیار فاصله وجود دارد.»
این همکار دفتر سازمان ملل متحد در افغانستان گفت: «اگر زنانی که مورد  خشونت قرار گرفته اند به در وزارت امور داخله مراجعه کنند پولیس زن  با آنها برخورد بسیار معمولی دارد. چون با خشونت خودش عادت کرده است.»

معرفی مختصر شورای عالی صلح و نهاد های فعال در این راستا

آقای ناصر کریمی در این زمینه گفت: «شورای عالی صلح از بتن جرگه صلح سر بر آورد و در آن بیشتر فرماندهان مجاهدین سهیم بودند. فقط یک تعداد زنان معدود به این شورا انتخاب شدند. در ولایت ها نیز تعدادی از زنان را به این بخش در نظر گرفتند اما آن ها فقط سمبولیک بودند. نقش واقعی نداشتند.»

آقای کریمی در باره اهداف شورای عالی صلح گفت: اهدافی که شورای عالی صلح تأمین صلح عادلانه و پایدار در کشور بود. این شورا دارای اولویت های زیر بود:

  • پیشبرد پروسه صلح و مصالحه ملی با مخالفین مسلح در سطح ملی.
  • جلب حمایت مردم از پروسه صلح.
  • تقویت روحیه اخوت اسلامی، وحدت و منافع ملی و جلوگیری از تعصبات قومی، مذهبی، لسانی و سمتی برای تحکیم صلح در کشور.
  • اتخاذ سیاست های واقع بینانه، شفاف، مشارکتی و فعال در پروسه صلح، مصالحه ملی و بازگشت آبرو مندانه مخالفین مسلح به زنده گی مسالمت آمیز و برخوردار از حقوق شهروندی کشور در چارچوب کلی برنامه شورای عالی صلح.
  • جلب همکاری مؤثر کشور های همسایه، سازمانهای ذیربط بین المللی و سایر کشور های ذی علاقه در راستای تحقق اهداف شورای عالی صلح.

اما برای رسیدن به این برنامه ها هیچ فعالیتی نتوانسته است انجام دهد و متاسفانه ناکام بوده است.

گرچه نهادهای مدنی ۶۳ زن را در کابل معرفی کردند که از میان آن ها فقط ۳۶ تن مورد قبول قرار گرفت.

بررسی گزارش های دولت افغانستان راجع به تطبیق پلان عمل دولت افغانستان

در این بخش خانم حوریه مصدق گفت: «طبق پلان عملی دولت افغانستان بسیاری از نهادهای دولتی که آن را به رسمیت شناخته اند و وزارت های سکتوری در تطبیق پلان عمل دولت افغانستان برای قطع نامه ۱۳۲۵ را امضا کردند و در تطبیق آن نقش دارند. نقش جامعه مدنی نیز در آن واضح است و هر گاه نهادهای مدنی نیز می خواهند کار کنند طبق پلان عمل می توانند درخواست همکاری کنند.»‌
خانم مصدق در بخش مشارکت سیاسی زنان تاکید کرد که در پلان عمل دولت، صرف به نقش زنان در دولت تاکید نشده است بلکه می توانند در سطوح تصمیم گیری نیز سهیم باشند، در این جا به مشارکت موثر و فعال زنان تاکید شده است. اما متاسفانه در هیچ بخشی از نهادهای سکتوری امنیتی زنان نقش تصمیم گیرنده ندارند، نه در وزارت دفاع ملی، نه در وزارت امور داخله و نه در امنیت ملی. بسیار بخش های دیگری هم است که باید برای زنان دادخواهی کنیم. همچنین در شورای امنیت ملی هیچ زنی در نقش مشاور حضور ندارند و این سکتور صرفا یک سکتور مردانه است.

او گفت: «در زمان انتخابات صرفا کسانی که نامزد می شوند وعده های چرب به زنان می دهند، چون آن زمان به رای زنان نیاز دارند، اما بعد از پایان تبلیغات انتخاباتی و به قدرت رسیدن همه وعده ها را فراموش می کنند.»‌ مصدق افزود: «همچنین زنان نیز هیچ گاهی در برابر این پروسه اعتراض نکردند. همیشه چند زن از چند نهاد جمع شدند اما هیچ وقت یک جنبش میلیونی نتوانست راه بیندازند.»‌

معرفی قطعنامه ای ۱۳۲۵ برای زنان، صلح و امنیت و قطعنامه های پیرامونی (تمرکز روی اشتراک زنان افغان در پروسه صلح و مذاکره با طالبان)

 

خانم مصدق در این باره گفت: «این قطع نامه به وسیله سازمان ملل متحد  در تاریخ ۳۱ اکتبر ۲۰۰۰ تصویب شد، سندی بین‌المللی در باره زنان، صلح و امنیت است. این قطع نامه با اکثریت آراء به تصویب رسید. هدفاز این قطعنامه تأکید روی اهمیت نقش زنان در پیش گیری از منازعات و جنگ ها، گفت و گوهای صلح، ایجاد صلح، کمک های بشری و روند بازسازی های پسا جنگ است.»
به گفته شبنم سیمیا «رییس جمهور غنی طی یک اقدام ۱۵۰ تن را جمع آوری کرد تا آن ها را به حیث بورد مشاور بگمارد، اما وقتی سوانح شان را سنجیدند دیدنکه هیچ کدام آن ها نمی تواند آن وظیفه را پیش ببرند. در زمان انتخابات نامزدها وعده های چربی دادند اما بعد از این که مقام خود را به دست آوردند وعده ها به فراموشی سپرده می شود. اما جامعه مدنی نیز حاضر به کار با آن ها نیست.»
مریم درانی فعال حقوق زن افزود: «در قندهار هم کمیسیون، هم شبکه و امثالهم فعالیت می کنند و برنامه می گیرند، ما حضور پیدا می کنیم. اما وقتی ما برنامه می گیریم آن ها هیچ وقت در برنامه های حضور پیدا نمی کنند.»‌

 

معرفی برنامه عمل دولت برای تطبیق قطعنامه ای ۱۳۲۵ سازمان ملل متحد

آقای ناصر کریمی در این بخش ادامه داد: «افغانستان باید گزارش تطبیق تمام کنوانسیون های را که به آن پیوسته است به شورای حقوق بشر سازمان ملل ارائه کند. این گزارش ها هر ۴ سال ارائه می شود. افغانستان در سال ۲۰۱۱ این گزارش را ارئه کرد. اما دو گزارش را همزمان ارائه کرد. به تعقیب آن سیداو ارزیابی های را به دولت افغانستان ارائه کرد.  اگرچه این گزارش دولت افغانستان را تشویق کرده است، اما توصیه های کرده است به دولت افغانستان ارائه کرده است. طبق آن توصیه ها دولت افغانستان موظف و مکلف است، این برنامه را عملی سازد و در تطبیق آن اقدام کند.»

کار گروهی:  

در این بخش سه کار گروهی بود: گروه اول به این پرسش پاسخ دادند که اولویت های آینده زنان افغانستان چیست؟ و اشتراک کنندگان در پاسخ به این پرسش مطرح کردند:

– تقویت مشارکت سیاسی زنان،

– رای زنی به خاطر مشارکت فعال زنان در نهادهای امنیتی و دفاعی،

– حصول اطمینان از مشارکت سیاسی زنان در روند صلح، نه به شکل سمبولیک بلکه از نگاه کیفی حضور داشته باشند،

– باید زنان در استراتیژی ها و پالیسی های صلح فعالیت مثمر داشته باشند؛

– همچنین تقویت فعال زنان در روند مشارکت اجماعی؛

– باید در پلان عمل نیز باید اصلاحاتی به وجود بیاید تا روند مشارکت سیاسی زنان بهبود بیشتر پیدا کند.

در گروه دوم به این پرسش پاسخ دادند: برای آشنای با ساختارهای سیاسی و قوانین موجود و سیستم انتخاباتی مشارکت سیاسی چه اسنادی را باید به طور اساسی مطالعه کرد؟

گروه ها در جواب گفتند:

  • اسناد ملی: تطبیق قوانین ملی از جمله تطبیق قانون اساسی، قانون انتخابات و سایر قوانین، پلان ملی برای زنان، پلان ملی انکشافی برای افغانستان، استراتیژی ملی افغانستان، استراتیژی ملی زنان، قوانین نافذه کشور و سایر موادی که مرتبط به این موضوع است.

بین المللی: کنوانسیون های سیداو، ۱۸۲۰، ۱۳۲۵ ابزاری اند باید مورد تطبیق قرار گیرند، کنوانسیون رفع کلیه اشکل تبعیض علیه زنان، مجموعه کنوانسیون های سازمان ملل متحد در این زمینه و غیره.

گروه سوم به این پرسش پاسخ دا: ما به عنوان فعالین زنان کدام کنوانسیون یا باید را مورد مطالعه قرار دهیم و چرا؟

افغانستان عضویت ۵ کنوانسیون های را پیوسته مثل میثاق بین المللی حقوق مدنی و سیاسی، میثق اقتصادی، اجتماعی و فرهنگی، کنوانسیون منع شکنجه، کنوانسیون سیداو و برخی کنواسیون های دیگر را. ما باید تمام کنوانسیون های بین المللی که درآن مسأله زنان مورد بحث قرار گرفته است را مورد مطالعه قرار دهیم. در پهلوی آن پلان کاری ملی برای زنان ، پلان عمل ملی برای افغانستان، قانون منع خشونت و قانون مدنی افغانستان را بخوانیم و باید همه این کنوانسیون ها و اسناد را مورد مطالعه قرار دهیم و آن ها را با قوانین افغانستان تطبیق دهیم.

همچنین: قانون انتخابات، قطع نامه ۱۳۲۵، قانون مدنی افغانستان را هم مطالعه کنیم.

در کار گروهی دیگر به این پرسش پاسخ داده شد: برای مشارکت دهی زنان از تجارب کدام کشورها می توانیم بهره ببریم؟

ترکیه، هند، پاکستان، ایران و عربستان کشورهای است که می توانیم از آن ها الگو بگیریم.

در اعتراض به مطالعه کشور عربستان یکی از اشتراک کنندگان گفت: «عربستان نمی تواند کشوری باشد که ما از او الگو بگیریم. ما در افغانستان قوی تر از عربستان جنبش آزادی خواه داشتیم.»

16

یکی از گارگروه های دیگر به این مسأله پاسخ داد: چه  راهکاری را برای جمع آوری خواست مردم ایجاد کنیم تا بتوانیم به بهترین نحو نتایج را به گوش مردم برسانم؟

اشتراک کنندگان در پاسخ گفتند: «باید  به منظور جمع آوری خواست های مردم چه گزارش دهی در مورد یک شبکه ایجاد کنیم در بین نمایندگان پارلمان، ادارات دولتی دیذخل و غیر دولتی، شورای ولایتی، وکلای گذر، شوراهای ولسوالی ها  تا بتوانیم خواسته های واقعی زنان را جمع آوری کنیم.»‌

یکی از کار گروه های دیگر در باره این بود که متحدین وجود کمپاین کدام افراد، نهادهای دولتی و غیر دولتی هستند؟

اشتراک کنندگان در پاسخ مطرح کردند:

– کمیسیون انتخابات؛

– وزارت امور زنان؛

– دانشگاه ها؛

– ارگان های محلی؛

– ریاست جمهوری؛

– وزارت داخله، امنیت ملی و دفاع؛

– وزارت اطلاعات و فرهنگ «رسانه ها»؛

– فیفا (نهادهای ناظر بر انتخابات)؛

– کمیسیون سمع شکایات انتخاباتی؛

– کمیسیون اصلاح انتخاباتی؛

– شورای عالی صلح؛

  • NDI
  • ASIA FUNDITIOH
  • UNAMA
  • UNDP
  • UN WOMAN
  • سفارت خانه ها (دخیل)

پرسش دیگری که در کارهای گروهی به آن پاسخ داده شد این بود: چگونه می توان یک کمپاین موفق داشته باشیم به خاطر مشارکت سیاسی، مزاکرات صلح و انتخابات؟ اشتراک کنندگان پیشنهاد کردند:

  • بلند بردن ظرفیت گروه؛
  • داشتن حامی سیاسی و اقتصادی؛
  • برقراری ارتباط با سفارت خانه ها وکلا و مردم؛
  • تبلیغات گسترده؛
  • نفوذ سازی بین گروه ها؛
  • حمایت نهادهای ملی و بین المللی؛
  • داشتن حمایت مردمی؛
  • ایجاد ترینینگ برای مردم محل؛

7

در ادامه یکی از کارگروه‌های دیگر به این مسأله پاسخ داد: کدام بخش های پلان های عمل دولت افغانستان برای زنان و قطعنامه ۱۳۲۵ را میشود بخاطر اشتراک بهتر زنان در عرصه سیاسی، انتخابات و شرکت در مذاکرات صلح بکار برد، عرصه اشتراک سیاسی به خصوص در انتخابات، اشتراک در مذاکرات صلح و حضور در شورای عالی صلح؟

– بخش مشارکت که در اولویت های و اهداف است بر اساس قطعنامه ۱۳۲۵ ترتیب شده

– که به اساس شماره اول می توان شورای عالی صلح را نام برد که از هفتاد تن، نه تن آن زن است.
– افزایش موثر زنان در سطح تصمیم گیری و اجرایی خدمات ملکی
– مشاکرت موثر و فعال زنان در پست های رهبری و ارگان امنیتی
– حصول اطمینان از مشارکت موثر زنان در روند صلح
– تشویق فعال زنان در شیوه استراتیژی ها و پالیسی های صلح و امنیت

– تقویت مشاکرت فعال زنان در انتخابات بخش استنادی پلان عملی ملی به قوانین، پالیسی ها و استراتیژی ها مثلا: NAPWA، انکشاف ملی و غیره.

 

معرفی توصیه های کمیته سیدا مخصوصآ توصیه های شماره ۱۱ و ۲۳

در این بخش آقای کریمی گفت: «از جمله در توصیه ۱۱ از دولت افغانستان مصرانه خواسته است که گزارش میان دوره ای ارائه کند. این گزارش هم یک هفته پیش ارائه شد.  همچنین سهمیه زنان با آن که ۲۰ درصد تصویب شده بود اما باز تاکید شده است که دوباره ۲۵ درصد شود. همچنین قانون خانواده باید تصویب شود، اما چهار سال می شود این گزارش در هاله ابهام قرار دارد. توصیه ۲۳ نیز دولت را ملزم می سازد که مشارکت سیاسی زنان را بالا ببرد.»

معرفی پلان تطبیقی و پلان نظارت و ارزیابی برای تطبیق پلان عمل برای قطعنامه ۱۳۲۵ (این به اشتراک کننده ها کمک می کند که جوابهای خودرا که بعدا تدوین می کنند، ساختارمند بسازد)

کریمی در این زمینه اضافه کرد: «این پلان عمل در دو فیس ۴ ساله برای ۸ سال ساخته شده است. این پلان تطبیق بیشتر شبیه پروسیجری برای طرح پلان کاری است. فعلا سه پلان وجود دارد یکی پلان اساسی است، یکی پلان تطبیقی است که تمام ادارات مکلف اند که آن را تطبیق کنند. یکی دیگر پلانی است که ارگان های امنیتی و سکتوری را مکلف به ساختن پلان تطبیقی برای تطبیق پلان ملی می سازد.»

پلان تطبیقی ۷ بخش دارد شامل هماهنگی بین نهادهای تطبیق کننده، ادارات تطبیق کننده کدام ها است، ارتباط بین تطبیق کنندگان، نظارت و ارزیابی از تطبیق پلان، میکانیزم های تمویل این پلان است.

اما پلان اصلی نیز شامل سه عرصه است. عرصه مشارکت، امنیت و رفاه. اما اهداف استراتیژیک از پلان ملی گرفته شده است. همچنین چارچوب نظارتی که از طرف دولت تعیین شده است، طبق همین چارچوب نهادها می توانند از آن نظارت کنند. مثلاً در عرصه رهبری حضور زنان را دیروز پیدا کردیم که ۱۲ درصد بود در حالی که دولت وعده کرده بود که ۲۰ درصد افزایش می دهد. البته ما نمی دانیم در وزارت دفاع و امنیت ملی حضور زنان چگونه است. اگر تا ۲۰۲۰ این شاخص به ۲۰ درصد رسید به هدف رسیده ایم و اگر نرسید ناکام هستیم.

این پلان ۴ بار ارزیابی می شود، ارزیابی نهایی در سال چهارم، ارزیابی اولیه، ارزیابی سالانه و ارزیابی میان مدت.

 

در این بخش نیز کارگروهی دیگری بود در پاسخ به این پرسش: کمیته ۲۵%+ در کدام قسمت های پلان تطبیقی می تواند موثر واقع شود و چی کار هایی را انجام بدهد؟

بخش امنیت:
– زمینه سازی اشتراک زنان به منظور تاثیر گذاری به روندهای تصمیم گیری پالیسی سازی و قانون گذاری در نهادهای کلیدی دولت به شمول بخش های قضا و امنیت و داشتن یک کتله بزرگ زنان فعال در جامعه و زندگی سیاسی.

– بخش مشارکت که در اولویت های و اهداف است بر اساس قطعنامه ۱۳۲۵ ترتیب شده

– که به اساس شماره اول می توان شورای عالی صلح را نام برد که از هفتاد تن، نه تن آن زن است.
– افزایش موثر زنان در سطح تصمیم گیری و اجرایی خدمات ملکی؛
– مشاکرت موثر و فعال زنان در پست های رهبری و ارگان امنیتی؛
– حصول اطمینان از مشارکت موثر زنان در روند صلح؛
– تشویق فعال زنان در شیوه استراتیژی ها و پالیسی های صلح و امنیت؛

– تقویت مشاکرت فعال زنان در انتخابات بخش استنادی پلان عملی ملی به قوانین، پالیسی ها و استراتیژی ها مثلا: NAPWA، انکشاف ملی؛

اولویت ها و اهداف استراتیژیک پلان عملی ملی (قطع نامه ۱۳۲۵)
– مشارکت؛
– محافظت؛
– پیشگیری؛
– رفاه و بهبود؛

میکانیزم تطبیق این ها است:
– ادارات تطبیق کننده؛
– پلان تطبیق؛
– گزارش دهی و حسابدهی؛

 

مباحثه روی نیاز و چگونگی اشتراک سیاسی و اشتراک در پروسه های صلح و مذاکره با مخالفین مسلح دولت و اینکه چی راهکار هایی میتواند اشتراک سیاسی و شرکت در پروسه های صلح برای زنان را در افغانستان تقویت بخشد.

این بخش برنامه بیشتر بر محور تعریف روشنفکر و کارهای روشنفکرانه بحث شد اما در کلیت این پیشنهاد ها را اشتراک کنندگان مطرح کردند: ما در مورد کدام یک افراد، سازمان ها دانشگاه ها، نهادهای مدنی و بلآخره روشنفکران بحث می کنیم که چه کسی می تواند به ما موثر واقع شود به خاطر کمپاین ۲۵% یا به خاطر اشتراک سیاسی زنان در روند انتخابات و همچنان در پروسه های صلح افغانستان.

  • متنفذین و ملا امامان مساجد؛
  • شورای صلح ولایتی؛
  • جامعه مدنی؛
  • شبکه های مدنی زنان؛

ما می توانیم یک نماینده پارلمان داشته باشیم، نماینده ای از شورای ولایتی داشته باشیم و همچنین نقش موثر دانشجویان در عرصه زنان.

خانم حوریه مصدق افزود: «مشکلی که در افغانستان وجود دارد این است که ما همیشه درس خوانده را با روشنفکر اشتباه می گیریم. اکثر ما کسی را که درس خوانده است با روشنفکر اشتباه می گیریم. مهم نیست که یک آدم حتما درس خوانده باشد، بسیاری کسانی هستند که از خارج افغانستان دکترا دارند، ولی وقتی طرز فکر آن ها را ببینیم آنقدر متحجرانه است که آدم وحشت می کند که این از کدام غار یا کوه پایین شده است؟ ولی آدم های را هم داریم که حتا درس نخوانده است آنقدر طرز دید آن باز است و آنقدر آدمی بی تعصبی است که فکر می کنی به یک روشنفکر آگاه طرف هستید.

شاید بسیاری ما و شما در خانواده های زندگی کردیم که پدران ما آدم های بی سوادی بوده اند، ولی برای دختران خود زمینه درس خواندن را آماده کرده اند و تا پای جان به خاطر (مشکلاتی که از طرف اقوام، خویشان، از طرف قریه و قبیله بوده است) کنار دختر خود ایستاده اند و از او حمایت کرده اند.

مثلاً یکی از دوستان بدخشانی من می گفت که وقتی پدرم مرا برای درس خواندن از قریه مان به مرکز ولایت بدخشان فرستاد تمام مردم قریه با او قطع رابطه کردند، وقتی پردم خواهرانم را برای درس خواندن به کابل فرستاد تمام مردم قریه او را کافر دانستند و بعد از آن به فیض آباد مهاجرت کردیم و از آن جا به کابل مهاجرت کردیم، در حالی که شغل پدرش دهقانی بوده است. از نظر من این آدم یک روشنفکر بوده است.

من یک بار به ولایت پکتیا رفتم یک دهقان در سر زمین های خود کار می کرد، همراه او هم کلام شدم و مرا داخل قریه برد تا همراه خانم ها صحبت کنم. این دهقان همراه من خانه به خانه رفت و تمام حرف های ما تمام شد و وقتی پس بر می گشتم به طرف من نگاه کرد و به زبان پشتو به من گفت می فهمی من در زندگی خود یک آرزو دارم که یک روز دخترهای من مثل تو باشند.

ولی برعکس  آدم های هستند که درس خوانده اما به شدت تاریک فکر. من بایکی از این درس خوانده ها که در یک میز با هم حرف می زدیم رو برو شدم، می گفت که خدا نکند دختر من مثل تو شود یا خدا نکند که من یک عروسی برای پسر خود بگیرم مثل تو باشد.

یک موضوع را فراموش نکنیم، اگر ما به تاریخ افغانستان نگاه کنیم نه به تاریخ چندان دور آن، در دهه چهل و پنجاه جنبش های دانشجوی در افغانستان یکی از بزرگترین جنبش های بود که خطوط سیاسی افغانستان را تعیین کرد. گروه های خلق، پرچم، مجاهدین، اخوان مسلمین و دیگر احزاب سیاسی در آن زمان همگی آن ها بر گرفته از همان جنبش های دانشجوی بود که هم در زمان ظاهر خان و هم  بعد از حکومت داوود خان این گروه ها فعال بودند و بعد از آن هم فعالیت کردند و تا به امروز هم بدبختی آن جنیش ها را ما می کشیم و بلآخره این جنبش دانشجویی و حرکت های سیاسی از همان زمان شروع شد و بسیاری از کسانی که امروز به منحیث یک رهبر، رییس جمهور، وزیر و وکیل های پارلمان مطرح هستندزمانی آن ها عضو این جنبش های دانجشویی بودند و به شدت در این پروسه فعالیت کرده اند. منتها برای ما یک چیز جای تاسف دارد این است که در تمام این جنبش ها زنان نقش بسیار کلیدی داشته اند ولی ما امروز یکی از آن ها را در پست های کلیدی دولت نمی بینیم و کنار زده شده اند و در پروسه ها دخیل نیستند.

با آن که احزاب خلق و پرچم خود را مدافع زنان قلمداد می کردند یگانه خانمی در آن زمان مطرح شد داکتر آناهیتا راتب زاد بود و زن دیگری نمی شناسیم که حتی در حذب خلق و پرچم نقش کلیدی داشته باشد.

در گروه های مجاهدین نیز زنان فعالی بودند که در جاهای مختلف از مجاهدین دفاع می کردند، در تظاهرات های مختلف دختران و زنان علیه روس ها شعار می دند اعتراض می کردند، شب نامه پخش می کردند اما  امروز می بینیم همان زن های شجاعی که در اکثر تظاهرات ها و جنبش ها بودند، حالا در هیچ یکی از ارکان دولت حضور ندارند. مثلاً خواهر من که یکی از این فعالین دانشجویی بود که بعداً ازدواج کرد حالا خانم خانه است و هیچ تمایلی هم به مسایل سیاسی ندارد. مانند خواهر من خیلی از زنان دیگری هستند که از سیاست کنار زده شدند. ولی برعکس مردهای که در این جنبش ها بودند نه تنها به قدرت رسیده اند، حالا قدرت را به فرزندان و نسل آینده شان به جا گذشته اند.»‌

روز سوم برنامه با جمع بندی روز دوم آغاز شد. خانم حوریه مصدق در جمع بندی روز قبلی گفت: دیروز چند کار گروهی داشتیم، بحث های روی قطع نامه های سازمان ملل متحد در باره ی زنان صورت گرفت، پلان عمل دولت افغانستان مورد بررسسی قرار گرفت، توصیه های کمیته سیداو، حضور زنان در جنبش های سیاسی، اجتماعی قدیم و به حاشیه راندن آن ها در شرایط فعلی مسائلی بود که روی آن صحبت شد.

سپس کارگروهی ایجاد شد که به این پرسش پاسخ داد: چگونه می توان یک کمپاین موفق داشته باشیم به خاطر مشارکت سیاسی، مزاکرات صلح و انتخابات؟

اشتراک کنندگان این پاسخ ها را مطرح کردند:

  • بلند بردن ظرفیت گروه؛
  • داشتن حامی سیاسی و اقتصادی؛
  • برقراری ارتباط با سفارت خانه ها وکلا و مردم؛
  • تبلیغات گسترده؛
  • نفوذ سازی بین گروه ها؛
  • حمایت نهادهای ملی و بین المللی؛
  • داشتن حمایت مردمی؛
  • ایجاد ترینینگ برای مردم محل؛

 

پرسش دیگر این بود که با کدام سازمان ها جلسات دادخواهی داشته باشیم؟ و اشتراک کنندگان در پاسخ پیشنهاد کردند:

– کمیسیون انتخابات؛

– وزارت امور زنان؛

– دانشگاه ها؛

– ارگان های محلی؛

– ریاست جمهوری؛

– وزارت داخله، امنیت ملی و دفاع؛

– وزارت اطلاعات و فرهنگ «رسانه ها»؛

– فیفا (نهادهای ناظر بر انتخابات)؛

– کمیسیون سمع شکایات انتخاباتی؛

– کمیسیون اصلاح انتخاباتی؛

– شورای عالی صلح همچنین پیشنهاد شد تا برای بهبود و انکشاف ظرفیت زنان و حمایت از حقوق آن ها مسائل زیر در اولویت کاری قرار گیرد: تلاش برای تعدیل قوانین و یا پالیسی های که ناقض حقوق زنان است و با پلان عمل دولت در تعارض است،برگزاری کمپاین های دادخواهی برای تعدیل قوانین؛ آگاهی دهی از پلان های عمل دولت در راستای زنان؛ مشارکت در کنفرانس های بین المللی؛ جمع آوری فعالیت های انجام شده در این زمینه؛ هماهنگی برای رسیدن، لابی و زمینه سازی برای ایجاد شبکه مستحکم، لابی و زمینه سازی با نهادهای ذی دخل، همکاری با نهادهای امنیتی و سازمان های ذی دخل برای عملی کردن قطع نامه های سازمان ملل متحد، گسترش فعالیت ها در ولایت ها و ولوسوالی های دور و نزدیک، شریک ساختن مردان در برنامه های مختلف زنان.)

1

کار گروهی دیگر در باره ی این موضوع بود: آگاهی دهی در مورد پلان های عمل دولت در مورد زنان (قطعنامه ۱۳۲۵) نظارت از عمل کرد ادارات مربوط در مورد پلان عمل شرکت در کنفرانس ها و جلسات ملی و بین المللی انعکاس فعالیت های کمیته از طریق رسانه ها تهیه گزارش و آمار واقعی از کمیته ارتقاء ظرفیت نظارت و ارتباطات

 

  • تهیه بودجه؛
  • لابی و داداخواهی در سطح بزرگتر؛
  • لابی و زمینه سازی با نهادها ذیدخل برای ایجاد شبکه مستحکم  مانند:نهای های بین المللی حامی،منطقوی، بین امللی و بین الدولتی؛NDI , UNAWA, UNDP, UN, WOMEN؛سفارت خانه های دخیل در مسایل سیاسی زنان؛USAID, USIP, ASIA FONNDAHM, HBS, FES

گروه کاری دیگر در باره این بود: چگونه می توان یک استراتیژی را ساخت تا بتواند نقش زنان را در پروسه های صلح و اشتراک سیاسی قوت بخشد؟ اشتراک کنندگان در پاسخ پیشنهاد کردند:

  • انتخاب و تشکیل گروه کاری (مراکز و ولایات) مطالعه دقیق اسناد مربوط مشارکت سیاسی زنان؛
  • مدل برداری از استراتیژی های موفقی که با قوانین موجود مغایرت نداشته باشد؛
  • مراحل کاری ساخت برنامه راهبردی زیر نظر متخصصین و مشاورین صورت گیرد؛
  • دیدار و مشورت با نهادهای که در زمینه های مشارکت سیاسی زنان / نهادهای همکار کمیته ۲۵% فعالیت دارند؛
  • آگاهی دهی در مورد پلان های عمل دولت در مورد زنان (قطعنامه ۱۳۲۵) نظارت از عمل کرد ادارات مربوط در مورد پلان عمل شرکت در کنفرانس ها و جلسات ملی و بین المللی انعکاس فعالیت های کمیته از طریق رسانه ها تهیه گزارش و آمار واقعی از کمیته ارتقاء ظرفیت نظارت و ارتباطات؛
  • تهیه بودجه؛
  • – فراهم آوری فضای مساعد برای تشویق زنان جهت مشارکت در انتخابات و تامین روند مصئون رأی دهی و کمپاین؛ – لابی و زمینه سازی با نهادها ذیدخل برای ایجاد شبکه مستحکم؛تغییر پالیسی ها (پالیسی های که بر مبنای پلان عمل هنوز وجود نداردباید پالیسی ها را هم تغییر داد، یکی از امکانات تغییر پالیسی ها است)،
  • برگزاری کمپاین های دادخواهی و تعدیل قوانین؛
  • آگاهی دهی از پلان های عمل دولت در راستای زنان؛
  • مشارکت در کنفرانس های بین المللی؛ جمع آوری فعالیت های انجام شده در این زمینه؛
  • هماهنگی باری رسیدن، لابی و زمینه سازی برای ایجاد شبکه مستحکم،
  • لابی و زمینه سازی با نهادهای ذی دخل،
  • همکاری با نهادهای امنیتی و سازمان های ذی دخل برای عملی کردن قطع نامه های سازمان ملل متحد،
  • گسترش فعالیت ها در ولایت ها و ولوسوالی های دور و نزدیک، شریک ساختن مردان در برنامه های مختلف زنان.