|
|
Guissou Jahangiri becomes new vice-president of FIDH
|
|
|
|
The 39th Congress of International Federation for Human Rights (FIDH) elected Guissou Jahangiri as one of the new vice-presidents of the FIDH. The Iranian-born human rights defender Jahangiri is a founding member and executive director of OPEN ASIA/Armanshahr, a human rights organisation with activities in Afghanistan, Tajikistan and advocacy actions in regard to Iran; an organisation that will turn 20 this coming December.
|
|
|
Guissou Jahangiri:Biographical note
|
|
|
|
Jahangiri moved to Paris at the age of 16 and studied international relations and political sociology specialising in war, women’s rights and post-Soviet Muslim republics at the American University and Ecole des Hautes etudes en sciences sociales (The School for Advanced Studies in the Social Sciences) (DEA doctoral degree/ strategic studies). While a teenager, she defended the rights of asylum seekers, migrants and women. She also worked 15 years as a journalist for Courrier International covering Iran, Afghanistan & Central Asia. Jahangiri came in contact with FIDH over 20 years ago, when she solicited advice to defend the rights of Iranian compatriots and Iranian/Kurdish refugees. Having spent 5 years in war-torn Tajikistan as HRW researcher and acting head of the UN Office for Co-ordination of Humanitarian Affairs, she co-initiated a national survey on violence against women in the greater region leading to new laws and adoption by WHO Europe of its methodology. Following her term in Tajikistan, she went back to FIDH to report and ask for help and, after founding Armanshahr, benefited from FIDH’s strategic support in breaking the silence on the war-torn Afghanistan. Her work in Afghanistan focuses on defending victims, Transitional Justice and women’s rights, and advocacy campaigns. In 2006, she founded a unique human rights publishing house that has turned out and distributed 200,000 copies of books in Afghanistan and the rest of the region. Jahangiri launched the International Simorgh Peace Prize in 2009 with the aim of appreciating activities of outstanding human rights and civic cultural activists in the Heart of Asia. In 2013, she co-founded with Roya Film House the first ever Women’s International Film Festival (WIFF) in Afghanistan as a regional and international platform.
|
|
|
Greek academic and activist Dimitris Christopoulos elected FIDH President
|
|
|
|
(Johannesburg) Dimitris Christopoulos was elected President of FIDH. He succeeds Iranian lawyer Karim Lahidji who headed the international human rights NGO for the last three years. The vote was held during the 39th FIDH Congress in Johannesburg where its 178 member organisations from 120 countries were gathered to elect the new International Board and determine the main orientations for the next three years.
READ MORE
|
|
|
Declaration of the FIDH Congress in solidarity with human rights defenders at risk
|
|
|
|
The 39th FIDH Congress, meeting in Johannesburg (Republic of South Africa) from 25 to 27 August 2016, wishes to express its solidarity and its support with human rights defenders who, across the planet, are subjected to harassment, attacks, repression and criminalization for promoting human rights [1]. Stressing that safety of human rights defenders is especially precarious in conflict, post-conflict and security crisis situations.
|
|
|
ACHPR & FIDH cooperate to develop guidelines for combating sexual violence
|
|
|
|
To combat sexual violence in Africa, the African Commission on Human and Peoples’ Rights (ACHPR), in collaboration with International Federation for Human Rights (FIDH) and Lawyers for Human Rights (LHR), is developing Guidelines addressed to states for combating sexual violence and its consequences. These Guidelines will provide guidance on the form and content of the legislation to be enacted and the mechanisms to be established by African Union member states in order to give effect, at national level, to their regional and international obligations. African high-level experts and victims of sexual violence took part in a closed seminar on the issue on the eve of the 39th Congress of FIDH on Monday 22 August 2016 to brainstorm and work on these Guidelines. After the seminar, a press conference was held, which was attended by the participating experts: Ms. Pansy Tlakula, African Commission on Human and Peoples’ Rights (ACHPR) Chairperson, Ms. Soyata Maiga, ACHPR Vice Chairperson, Ms. Lucy Asuagbor, ACHPR Special Rapporteur on the Rights of Women in Africa, Ms. Rashida Manjoo, former UN special Rapporteur on violence against women, its causes and consequences, Ms. Bineta Diop, Special Envoy of the African Union Commission for Women, Peace and Security, Ms. Mahawa Kaba Wheeler, Director of the women, gender and development department of the African Commission, Mr. Karim Lahidji, FIDH President and Mr. Jacob Van Garderen, National Director of LHR (South Africa).
|
|
|
Subscribe to our Youtube Channel
عضو شبکه یوتوب آرمان شهر شوید
|
|
|
|
|
|
|
Bahrain: Urgent Appeal for the Release of Human Rights Defender Nabeel Rajab
|
|
|
|
In light of recent alarming events in Bahrain, the undersigned NGOs express our deepest concerns about the ongoing detention of prominent human rights defender Nabeel Rajab based on his peaceful exercise of the right to freedom of expression. We urge the government of Bahrain to immediately and unconditionally release Rajab.
|
|
|
Armanshahr Civil Society & Human Rights Newsletters
خبر نامه ی جامعه مدنی و حقوق بشر
|
|
|
|
All Newsletters are available HERE
تمامی خبر نامه ها در اینجا موجود هستند
|
|
|
کتابخانه زنان آرمانشهر Armanshahr Women’s library
|
|
|
|
|
|
|
Subscribe to our INSTAGRAM CHANNEL
در اینستاگرام به ما بپیوندید
|
|
|
|
|
|
گیسو جهانگیری، رییس سازمان حقوق بشری و جامعه مدنی آرمانشهر، در
انتخابات سیونهمین کنگره فدراسیون بینالمللی جامعههای حقوق بشر
(FIDH)، قدیمیترین سازمان حقوق بشری جهان، در شهر ژوهانسبوگ در تاریخ ۲۷
آگوست ۲۰۱۶ (۶ شهریور ۱۳۹۵) با آرای اکثریت قاطع سازمانهای عضو این فدراسیون به عنوان نایب رییس آن انتخاب شد نایب رییس جدید اف.آی.دی.اچ سه اولویت اصلی خود را برای ادامه فعالیتهای حقوق
بشری با توجه به وظایف تازهاش چنین دستهبندی میکند: لزوم و تقویت رابطه با جامعههای
مدنی مترقی و نسل جوان با هدف یاری رساندن به مدافعان حقوق بشر برای دسترسی
به فضاهای جدید و ترویج فرهنگ حقوق بشری، چون همانطور که ماینا کیای،
کارشناس مستقل و گزارشگر ویژه سازمان ملل در خصوص زمینه آزادی تشکلها،
اشاره میکند امروز مبارزات در برخی جغرافیاها تغییر شکل یافتهاند و از
خیابان و درگیریها و حضور فیزیکی به دنیای مجازی تغییر محل دادهاند. اما
باید از پروژهای شدن و دنیای مجازی به فعالیتهایی به سبک دهههای ۱۹۸۰ و
۱۹۹۰ بازگردیم و جوانها را جلب کنیم. دوم، ایجاد پیوندهای نزدیکتر و
همکاری عملی میان تجارب حقوق بشری کشورهای قارههای گوناگون، و در نهایت
عمده کردن مسایل مربوط به حقوق زنان و شریکسازی آنها در تمامی حوزههای خرد و کلان او یکی از دو رییس فستیوال بینالمللی فیلم زنان در هرات است. این جشنواره با همکاری آرمانشهر و خانه فیلم رویا در افغانستان پایهگذاری شده و هر ساله در هرات، شهری بدون سینما و در قلعهای جنگی برگزار میشود. به روایت جهانگیری «ما با کمک زنان آگاه افغانستان محل امنی ایجاد کردیم برای کشورهایی بسته مثل ایران و چین تا بتوانند تجارب خود را حول موضوع زنان به گوش بخشی دیگر از جهانیان برسانند. شرکتکنندگان متوجه شباهتهای زیاد بین برخی از مبارزاتشان، شرایط و حقوق پایمال شدهشان با کشورهای دیگر میشوند. باید بتوانیم فضاهایی جایگزین بیشتری ایجاد کنیم، مثل جنبش مبارزه با جهانی کردن. کنشگران این جنبش میگویند اگر ما را به جلسات بسته سران کشورهای قدرتمند راه نمیدهند، ما روبهروی سالن آنها، فضای خود را اشغال میکنیم تا از توجه به آنها برای جلب توجه به مطالبات خود و انگشتنما کردن آنها بهره ببریم. وقتی در قلعهای جنگی و در شهر بیسینما، جشنوارهی فیلم برگزار میکنیم، یعنی در جهت فرهنگسازی در مقابل تفکر حاکم، مسایل زنان را علم میکنیم
|
|
|
|
دیمیتریس کریستوپولوس به ریاست فدراسیون بینالمللی جامعههای حقوق بشر انتخاب شد. او جانشین عبدالکریم لاهیجی حقوقدان میشود که مدت سه سال ریاست این سازمان بینالمللی غیردولتی را به عهده داشت. انتخابات در سیونهمین کنگرهی فدراسیون در شهر ژوهانسبورگ برگزار شد که نمایندگان ۱۷۸ سازمان عضو فدراسیون از ۱۲۰ کشور برای انتخاب هیأت بینالمللی تازهی فدراسیون و تعیین جهتگیریهای اصلی آن در سه سال آینده گرد آمده بودند دیمیتریس کریستوپولوس بلافاصله پس از انتخاب: مبارزه علیه تروریسم، منافع اقتصادی و رشد افراطگرایی احترام به حقوق بشر را به جایی عقب رانده اند که گمان میکردیم قطعاً به گذشته پیوسته است. حقوق شهروندان به ندرت تا به این حد تحقیر شده است. شنیدن صدای جامعهی مدنی و فعالان سراسر جهان امری فوری و ضروریتر از همیشه است. باید مقاومت کنیم و دست به اقدام بزنیم
|
|
|
|
سیونهمین کنگرهی فدراسیون بینالمللی جامعههای حقوق بشر در ژوهانسبورگ (جمهوری آفریقای جنوبی) از ۲۵ تا ۲۷ آگوست ۲۰۱۶ (۶ـ۴ شهریور ۱۳۹۵) همبستگی خود را با مدافعان حقوق بشر که بهخاطر ترویج حقوق بشر در سراسر جهان در معرض خطر، حمله، سرکوب و مجرمانگاری هستند ابراز و حمایت خود را از آنها اعلام میکند ـ با تأکید بر این که امنیت مدافعان حقوق بشر در شراطی درگیری، پسادرگیری و بحرانی بهویژه در خطر است؛ ـ با تأکید بر پیچیدهتر شدن آسیبپذیری مدافعان حقوق بشر اغلب در اثر دور بودن آنها از چشم، عدم تشخیص و درک نقش آنها، معافیت از مجازات مرتکبان موارد نقض حقوق بشر، کارزارهای بیاعتبارسازی و انگزنی به آنها و ممانعت از فعالیتشان، عدم تشخیص کافی مقولههای حقوق بشر مثل حقوق مربوط به زمین و محیطزیست و حقوق مربوط به هویت جنسیتی و گرایش جنسی، ظرفیت محدودِ راهکارهای محافظتی و همدستی نیروهای دولتی و غیردولتی؛ ـ با محکوم کردن قتلهای اخیر مدافعان حقوق بشر در چندین کشور مثل آذربایجان، بنگلادش، برزیل، برمه، بروندی، کامبوج، کامرون، جمهوری دمکراتیک کنگو، گواتمالا، هندوراس، عراق، کنیا، لیبی، پاکستان، آفریقای جنوبی، سوریه، تایلند، فیلیپین و ترکیه؛ ـ با محکوم کردن کارزارهای بدنامسازی سازمانهای حقوق بشر و تهدیدهای علیه مدافعان حقوق بشر، در کشورهایی مثل اسرائیل و فلسطین که مدافعان حقوق فلسطینیها ـ بهویژه وکیل دادگستریِ عضو الحق ندا کیسوانسون و کارکنان عضو المیزان ـ به مرگ تهدید میشوند؛ ـ با تأکید بر این که بسیاری از مدافعان حقوق بشر قربانی ناپدیدکردنِ
قهری، حبس خودسرانه اغلب در شرایط غیرانسانی، و پیگرد به اتهامهای ساختگی و
محاکمههای مملو از نقض حق محاکمهی عادلانه هستند، بهویژه مدافعانی که
در رژیمهای استبدادی یا در بحران سیاسی یا در جنبشهای اعتراضی اجتماعی
فعال هستند، همچون آنگولا، آذربایجان، بحرین، بنگلادش، برمه، کامبوج،
کامرون، چاد، کلمبیا، جمهوری دمکراتیک کنگو، مصر، گواتمالا، ایران،
قزاقستان، قرقیزستان، موریتانی، مکزیک، عربستان سعودی، سودان، سوریه،
تایلند، ترکیه، ازبکستان، ویتنام و زیمبابوه؛
|
|
|
|
کمیسیون حقوق بشر و حقوق مردم آفریقا، با فدراسیون بینالمللی جامعههای حقوق بشر و وکلای مدافع حقوق بشر (آفریقای جنوبی) در تدوین رهنمودهایی برای مقابله با خشونت جنسی و پیامدهای آن خطاب به دولتها همکاری میکند. این رهنمودها کشورهای عضو اتحادیهی آفریقا را در تدوین قوانین و راهکارهایی برای عملی کردن تعهدات منطقهای و بینالمللی آنها راهنمایی خواهد کرد. به این خاطر، روز دوشنبه ۲۲ آگوست ۲۰۱۶ در آستانه سیونهمین کنگره فدراسیون بینالمللی جامعههای حقوق بشر ، سمیناری بسته با شرکت کارشناسان بلندپایه آفریقا علیه خشونت جنسی و قربانیان این خشونت برگزار شد. در این سمینار کارشناسان برجسته زیر حضور داشتند: پنَسی تِلاکولا، رییس کمیسیون حقوق بشر و حقوق مردم آفریقا، سویاتا ماجگا، نایب رییس کمیسیون، لوسی آزوگابور، گزارشگر ویژه کمیسیون در زمینه حقوق زنان در آفریقا، رشیده مَنجو، گزارشگر پیشین سازمان ملل در مورد خشونت علیه زنان، دلایل و پیامدهای آن، بینِتا دیوپ، فرستاده ویژه کمیسیون زنان، صلح و امنیت اتحادیه افریقا، ماهاوا کاوا ویلر، رییس بخش زنان، جنسیت و توسعه کمیسیون آفریقا، عبدالکریم لاهیجی، رییس افتخاری فدراسیون بینالمللی جامعههای حقوق بشر و جاکوب فان خاردِرِن، رییس وکلای مدافع حقوق بشر (آفریقای جنوبی). در پی سمینار، این کارشناسان در نشستی مطبوعاتی در هتل محل برگزاری کنگره فدراسیون شرکت کردند.
|
|
|
|
در روز بینالمللی قربانیان ناپدیدکردن قهری (۳۰ اوت)، فدراسیون بینالمللی جامعههای حقوق بشر و سازمانهای عضو آن خواهان پایان یافتن ناپدیدشدن ناخواسته و ناپدیدکردنهای قهری در سراسر جهان و عدالت برای قربانیان و خانوادههای آنها شدند. هیأت بینالمللی تازهبرگزیدهی فدراسیون در نخستین نشست خود (که در پی سیونهمین کنگرهی فدراسیون در آفریقای جنوبی، ۲۷ـ۲۵ اوت ۲۰۱۶ برگزار شد)، خواهان توجه افزودهی بینالمللی به تداوم رویهی وحشتناک ناپدیدکردن قهری شد. با وجود اینکه ناپدیدکردن قهری در حقوق بینالمللی جرم است، هزاران مورد آن در سراسر جهان با معافیت از مجازات کامل در جریان است. به علاوه، صدها تن، بهویژه مدافعان حقوق بشر و دگراندیشان سیاسی، هر سال بهدست نیروهای غیردولتی و نیروهای امنیتی دولتی ناپدید میشوند
|
|
|
|
کمیسر عالی حقوق بشر سازمان ملل متحد به شدت به سیاستمداران پوپولیست که آنها را “عوام فریب و خیالپرداز سیاسی” نامیده حمله کرده است. زید رعد حسین به خصوص خیرت ویلدرز سیاستمدار راست افراطی از هلند را متهم کرد که تعصب و عدم بردباری را به عنوان یک سلاح به کار می گیرد. او گفت که آقای ویلدرز و دیگران از جمله دونالد ترامپ نامزد جمهوری خواهان در انتخابات آمریکا و نایجل فاراژ سیاستمدار بریتانیایی که برای خروج بریتانیا از اتحادیه اروپا کمپین می کرد از همان تاکتیک های گروه موسوم به دولت اسلامی (داعش) استفاده می کنند.
|
|
|
|
گزارشگران بدون مرز بار دیگر تشدید سانسور بر روی اینترنت و سرکوب شهروند وبنگاران را محکوم میکند. یک هفته پس از راهاندازی فاز نخست شبکه ملی اطلاعات « اینترنت حلال» در تاریخ ۱۱ شهریور ۱۳۹۵ دو خبرگزاری و چند سایت اطلاع رسانی مسدود شدند. در هفتههای اخیر مرکز بررسی جرائم سازمانیافته سپاه پاسداران از احضار و بازداشت صدها کاربر اینترنت خبر داده است. خبرگزاریهای موجو برنا و دست کم دو سایت دیگراطلاع رسانی پویش و ۹صبح به دستور دبیرخانه کارگروه تعیین مصادیق محتوای مجرمانه از دسترس خارج شدند. علت مسدود شدن این سایتها گویا انتقاد از معیارهای دوگانه دستگاه قضایی در امر مبارزه با فساد و باز انتشار خبرهایی در باره اسناد واگذاری زمین و اپارتمان به برخی مسوولان شهرداری و شورای شهر تهران است. پیش از این سایت معماری نیوز در پی انتشار این اسناد درتاریخ ۸ شهریور مسدود شده بود در ماههای اخیر جدل بر سر فیلترینگ هوشمند در راس حکومت تشدید شده است. اصولگرایان با تکیه بر بازوهای قضایی و نظامی خود، دستگاه قضایی و سپاه پاسداران انقلاب اسلامی، دولت رئیس جمهور حسن روحانی را تحت فشار قرار دادهاند تا کنترل بیشتری بر اینترنت و به ویژه بر شبکههای اجتماعی و نرمافزارهای کاربردی اعمال کند. تلگرام همچنان به دلیل استفاده گسترده و بنا بر آمار رسمی بیش از ۱۵ میلیون نفر در ایران، در مرکز این جدل قرار دارد. با این حال افزون بر تلگرام با وجود ممنوع و فیلتر بودن توئیتر و فیس بوک نیز نقش مهمی در تبادل اطلاعات در کشور ایفا می کنند. وزرای دولت تدبیر و امید و اصولگرایان با وجود اختلاف در نحوه اعمال اما با فشار بر تگرام برای دسترسی مسوولان ایرانی به سرورهای و اعمال فیلترینگ هوشمند توافق دارند. امری که علی خامنهای رهبر جمهوری اسلامی را به داشتن صفحه خود بر روی اینستاگرام «هوشمندانه فیلتر شده» ترغیب کرده است
|
|
|
|
حمله مهاجمان انتحاری به دانشگاه آمریکایی افغانستان به عنوان حملهای خشونتبار به یک مرکز آکادمیک، بازتاب گستردهای داشته است. بسیاری از واکنشها حول این موضوع بوده که مهاجمان انتحاری و سازماندهندگان این حمله دشمنی خود را با یک مرکز آموزشی ابراز کرده و کوشیدهاند نشان دهند که “با آینده روشن” جامعه جنگزده کشور مخالفت کنند. در بسیاری از واکنشهای ابراز شده اسامی شماری از قربانیان به صورت مکرر ذکر شده و از آنها به عنوان افرادی متعلق به بخشی از نسل جوان کشور یاد شده که مردم باید به آینده آن امیدوار باشند. از جمله کشته شدگان اسامی سه نفر از بیش از همه مورد توجه واقع شده است.
بسیاری از کسانی که نسبت به این رویداد واکنش نشان دادهاند، مرگ آنها را
تاثرآور دانستهاند
|
|
|
|
عنوان
کتاب را از شعری از احمد شاملو وام گرفته است، «میخواهم خواب اقاقیاها را
ببینم/ در آخرین فرصت گل». آن را چسبانده روی جلد یک کتاب که شامل ۱۳۷ اثر
است، دستنوشتهها، وصیتنامهها، مجسمهها و نقاشیهایی است که زندانیان
دهه ۶۰ از خود به یادگار گذاشته اند. مهدی اصلانی ماه ها بود که منتظر نهایی شدن طرح و عنوان جلد
بود و حالا در سالگرد اعدام مخالفان جمهوری اسلامی در تابستان ۶۷ و به یاد
اعدامیان دهه ۶۰، کتابش را روانه بازار کرده است. جرقه گردآوری آثار اعدامشدگان نخستین دهه حکومت جمهوری
اسلامی برای این نویسنده در شصتمین سالگرد هولوکاست و در اردوگاه داخائو
آلمان زده شد. وقتی با همراهی دوستی قدم به یکی از «مخوفترین قتلگاههای
جهانی» گذاشت و با توریستها و جمعی از بازدیدکنندگان مواجه شد که برای ثبت
تصویر و فیلم از پیرزنی که روی صندلی ویژه معلولان توسط پرستارش به این
سو و آن سور برده میشد، سبقت میگرفتند: «هیچکس در پی کشف مفهوم کلمات
برآمده از دهان پیرزن نبود. ثبت خود با سندی زنده. بغضی غریب گلوگیرم شد و
پرسشهایی افزون از حد. آیا چرخش روزگار موقعیتی مشابه ماریا به هزاران
جانبهدربرده تبعیدی ارزانی خواهد کرد؟ آیا در کهنسالی احتمالیمان،
سوژه عکس توریستها خواهیم شد؟ آیا ماریا و بازدیدکنندگان داخائو
میدانند نسل باقیمانده از شیرزنانی که به تابوتهای ابداعی حاج داوود
رحمانی “نه” گفتند، روزگاری بر صندلی چرخدار ویژهی معلولان در اوین و
گوهردشت، اسرار هویدا کنند. به گوهردشت برگشتم و راهروهای مرگاش. سرنوشت
آنهمه چشمبند بیصاحب، دمپاییهای پلاستیکی و انبوه چشمبندهای بیچشم.»
|
|
|
|
رمان “سلام لندن” تازهترین اثر شیوا شکوری، نویسنده و شاعر مقیم بریتانیا است. از او تاکنون مجموعه شعرهای “سه چشم فردا” ، “نه” و نیز “چشمان مست روی قلمدان” منتشر شده است. “سلام لندن” را انتشارات نوگام در ۳۳۳ صفحه منتشر کرده است. “سلام لندن” روایت زندگی زنی ایرانی از زبان اول شخص است که پس از طلاق و ترک ایران به بریتانیا میرود تا در این کشور زندگی تازه ای را آغاز کند.زندگیای که همچون تجربه مشابه بسیاری از مهاجران چندان هم آسان نیست. محیط تازه، زبان بیگانه، دوری از خانه، مساله هویت، مواجهه با علم و تکنولوژی در کشور میزبان و در دنیای تازه، همچنین آشنایی با افراد متفاوتی که هرکدام به دلایلی از ایران گریختهاند، همه این مسائل ذهن و روح او را متاثر می کند شیوا شکوری درباره چگونگی شکلگیری این رمان میگوید که در ابتدا مجموعهای داستان کوتاه داشته و تصمیم گرفته که آنها را به هم مرتبط و تبدیل به رمان کند. از سوی دیگر هرچند “سلام لندن” نخستین تجربه این نویسنده در حوزه رمان است، اما صاحب آن توانسته با انتخاب زبانی ویژه، مسائل اجتماعی ایرانیان مهاجر را تا حدودی شرح دهد. زبانی که رضا اغنمی، نویسنده و منتقد ساکن آلمان آن را به دلیل “عریان” بودنش میستاید. زبانی “باز” و عاری از هر نوع” آرایش کلامی و ادبی متداول”. هرچند به نظر میرسد نویسنده رمان “سلام لندن” چنین زبانی را به گفته خودش بیش از آنکه به طور آگاهانه انتخاب کرده باشد، به صورتی غریزی و براساس نیاز روایت به انتخاب چنین زبانی برگزیده است
|
|
|
|
|
|
|
|
سالار مگسها
نوع و تناقض نقدهایی که درباره سالار مگسها نوشته شده، به خصوص از آن جهت اهمیت دارد که اصحاب جهان بینی های گوناگون، هر کدام این قصه را از دیدگاه باورهای خود نقد کرده اند و جای پایی از ارزش های خویش را در آن یافته اند. منتقدین مارکسیست، اگر چه گولدینگ را در جرگه نویسندگان سوسیال رئالیست به حساب نمی آورند، به او نظر عنایتی دارند و سالار مگسها را حمله ای به نظام سرمایه داری دانسته اند. به گمان آنان، آنچه در جمع کوچک بچه های جزیره اتفاق میافتد، سرنوشت همه جوامعی است که نظام حکومتی آنان سرمایه داری است و نهایتاً به علت برخورد منافع طبقاتی، بی عدالتیهای اقتصادی و اجتماعی و… فرو می پاشند. نقد سالار مگسها از این دیدگاه حداقل تا حدودی تنگ نظرانه است چون: – در عین حال که نابههنجاریهای موجود در جمع بچه ها انگیزه های مشخص بیرونی دارد – که عمده ترین آنان گرسنگی است – نمیتوان توجه خاص گولدینگ را به محرک های درونی نادیده گرفت. گرایش فطری آدمی به کژی و شر – بنا به اعتقاد نویسنده – خمیر مایه اصلی قصه است و هر جا که به انگیزه های بیرونی اشارتی دیده میشود، به واقع در اثبات این مدعاست و نه بیشتر. به عبارت ساده تر، گرسنگی در سالار مگسها، دلیل خونخوارگی نیست؛ دست کم تنها دلیل آن نمیتواند باشد
|
|
کاکائو
نسخه ای که برای ترجمه استفاده کرده ام، کتابی است که “ژان اورنچیونی” از پرتغالی به فرانسه برگردانده و در ۱۹۸۴ برای نخستین بار در فرانسه چاپ شده است. و اکنون چند کلامی نیز درباره نویسنده اثر! ژورژ آمادو در سال ۱۹۱۲ درایتابونا در جنوب سالوادور دو باهیا به دنیا آمد. در شانزده سالگی در روزنامهای مشغول به کار شد و سپس در ریو دو ژانیرو به دانشگاه حقوق رفت. در ۱۹۳۱ نخستین کتابش به نام را نوشت، اما تا آغاز ۱۹۹۰ از قبول ترجمه آن خودداری کرد. حتماً به این دلیل که میگفت: « تمامی بدبینیِ که در این رمان دیده میشود، یکسره تصنعی است و این نگرش ادبی ساده گرایانهای بیش نیست.» در ۱۹۳۳ کاکائو را نوشت. او که خود در یکی از مزارع کاکائو به دنیا آمده بود، “سرزمین سختیها” را به عنوان صحنه اصلی این رمان برگزید. او در این کتاب دو ارزش، یعنی ارزش ادبی و صداقت را رو به روی هم قرار میدهد و صداقت را برتری میبخشد. با این همه آیا میتوان گفت ارزش ادبی در این کتاب کنار گذاشته شده است؟ به هر حال پاسخ خود او این بود: «من در این کتاب کوشیدهام ، از کمترین ادبیات به سود بیشترین صداقت استفاده، و زندگی کارگران مزارع کاکائو را در جنوب باهیا بیان کنم. و از این آیا داستانی کارگری بیرون آمده است؟
|
|
|
|
|
|
|
|
|
|
A failure to treat all persons equally where no reason- able distinction can be found between those favoured and those not favoured. Discrimination is prohibited in respect of “race, sex, language or religion” (Art. 1(3), UN Charter, 1945) or “of any kind, such as race, colour, sex, language, religion, political or other opinion, national or social origin, property, birth or other status” (Art. 2, Universal Declaration of Human Rights, 1948).
|
|
تبعیض
کوتاهی از رفتار برابر با همه در شرایطی که تفاوت معقولی بین اشخاص مورد التفات و دیگران وجود نداشته باشد. تبعیض بر اساس «نژاد، جنسیت، زبان یا مذهب» (ماده (۳)۱، منشور ملل متحد، ۱۹۴۵) یا «از هر نوع، مثل نژاد، رنگ، جنسیت، زبان، مذهب، نظر سیاسی یا غیر آن، منشا ملی یا اجتماعی، مالکیت، تولد یا شئون دیگر» (ماده ۲، اعلامیه جهانی حقوق بشر، ۱۹۴۸) ممنوع است
|
|
|
|
|
|
حوزه معرفتشناسی در فضای سیاسی باز
دانیل کِرگوات
همانطور که دیدیم اصطلاح «تقسیم جنسی کار» معناهای بسیار متفاوتی دارد و اغلب به دیدگاهی تشریحی ارجاع میدهد. بدون شک این دیدگاه ناگزیر است و یکی از مثالهای این دیدگاه را میتوان در ایجاد مقیاسهایی معتبر برای اندازه گیری برابری یا نابرابری شغلی بین زنان و مردان دید که هدف سیاسی مهمی در فرانسه به شمار میرود. ولی وقتی از تقسیم جنسی کار صحبت به میان میآوریم، چیزی فرای مشاهده نابرابریها را مدّ نظر داریم: بررسی موشکافانه این توصیف از واقعیت با تفکری درباره روندهایی که یک جامعه با توجه به این تفاوت در پیش میگیرد تا فعالیتهای موجود در خود را سلسله مراتبی کند. بحث دیگری درباره محتوای اصطلاح «روابط اجتماعی جنسیتی» وجود دارد. برای بررسی دقیق هر واژه به یاد داشته باشیم که زبان فرانسوی این برتری را بر برخی زبانها دارد که دو کلمه را پیشنهاد میکند؛ «رابطه» و «ارتباط». هر یک از آنها دو تراز از درک مفهوم جنسیسازی روابط اجتماعی را در بر میگیرند. مفهوم رابطه اجتماعی بیان کننده تنش ناسازگاری است که به خصوص به موضوع تقسیم مرتبط است و به ایجاد گروههای اجتماعی با منافع متضاد منتهی میشود. ولی «روابط اجتماعی» به ارتباطات هایی ملموس که گروهها و افراد با هم برقرار میکنند، اشاره دارد. بنابراین، شکلهای اجتماعی «زوج» یا «خانواده» آن طور که در جوامع خود مشاهده میکنیم در عین حال هم بیانی از روابط اجتماعی جنسیتی هستند که در اینجا به شکل نظام پدرسالارانه نمایان میشوند و هم نشانگر فضاهای کنش اجتماعی هستند که خود اجتماعی بودن را دوباره ایجاد میکنند و جزیی از عملکرد جنسیسازی اجتماع را قوت میبخشند. تاکید بر ناسازگاری یا بر ارتباط به دو موضوع تحقیقی برمیگردد که وقتی از دیدگاه مشاهدهای به معرفت شناسی روی میآوریم با یکدیگر ضدّ و نقیض میشوند: این روابط اجتماعی هستند که پیشاپیش جامعه را شکل میدهند. در مقابل، این جمع کنشها است که در بطن فضایی براونی اندک اندک حدود و قوانین را ایجاد میکند… که میتوان آن را در یک جامعه مورد نظر مشاهده کرد. در این دیدگاه آخری که در علوم اجتماعی کنونی تقریبا استیلا دارد برای مثال سخن از مکمل بودن تکلیف ها میشود که در نتیجه به کار پارهوقت برای زنان «مشروعیت» میبخشد و حتی آن را اولویت قلمداد میکند. میبینیم که موضوع این بحث معرفت شناسانه نیست؛ بلکه سیاسی نیز است. هدف در واقع: ۱٫ فهم تاریخی این مسئله است که چگونه روابط اجتماعی در نهادها و قوانین (زوج، خانواده، نسب، کار، حقوق مدنی و غیره) جای گرفته و نقش شکل دهی و در عین حال قانونمندکردن رابطه ای قدرت طلبانه بین گروهها را در مقطع زمانی مشخصی بر عهده دارند (اسکات، ۱۹۹۰)؛ و ۲. شناسایی تنشهای جدید ایجاد شده در جامعه و فهم این که که چگونه آنها باعث جابهجایی هدفها میشوند و، بنابراین، بالقوّه اجازه میدهند که قوانین، قواعد و معرفی گروههای اجتماعی که پیرامون این هدفها به عنوان گروههای «طبیعی» ایجاد شده اند غیر مشروع نشان داده شوند. به طور خلاصه، هدف این است که بتوان به اتوپیا اندیشید و در عین حال عملکرد اجتماع را تحلیل کرد. از آنجایی که گروههای جنسیتی دیگر مقوله هایی تغییرناپذیر، تثبیت شده، ضدّ تاریخی و ضدّ اجتماعی نیستند، میتوان رابطهای را که آنها را با هم ترکیب میدهد، دوره بندی (با کمک تحلیل تکامل ابعاد هدف های اجتماعی) و بنابراین مسئله تغییر ـ و نه تنها به سازی ـ اجتماع را مطرح کرد. با این حال، زنان و مردانی که روی موضوع جنسیسازی جامعه کار کرده اند و ستمی را که یک جنس بر جنس دیگر روا میدارد به رسمیت میشناسند، این نقطه نظر را که در علوم اجتماعی در اقلیت است، به گونهای بسیار متفاوت مورد قبول قرار میدهند. این امر از دهه ۱۹۷۰ تا به حال در فرانسه صادق است. با وجود این، دو سؤال همچنان مورد بحث قرار میگیرند: سؤال اول: آیا میبایستی تنها بر روابط اجتماعی جنسیتی تمرکز داشت یا برعکس سعی کرد کلّ روابط اجتماعی را همزمان با هم مورد تحلیل و تفکر قرار داد؟ اولویت دادن به نوعی رابطه اجتماعی، یعنی در اینجا رابطه اجتماعی زن و مرد بسیار وسوسه انگیز است. این تحقیقات درخشان مثل آثار دِلفی، گیومن، مَتیو… ابزار محکم، جدید و قابل توضیحی را ارائه میکنند؛ اما با وجود این قطعی است که تنها در نظر گرفتن رابطه سلطه مردان و زنان و مبارزه علیه آن برای درک و فهم تنوع و پیچیدگی اعمال اجتماعی مردانه و زنانه کافی نیست. سؤال دوم که از ساختمان موضوع تحقیق میگذرد و به تفسیر دادههای مشاهده شده میپردازد راجع به مشخصههای رابطه اجتماعی جنسیتی است. در کتاب جنس در کار و اثرهای دسته جمعی یا انفرادی که به دنبال آن منتشر شدند، اتفاق آرایی در مورد متقاطع بودن روابط اجتماعی جنسیتی به چشم میخورد؛ اما اگر به این مشخصه بُعد دیگری را اضافه نکنیم ناکامل باقی میماند: و آن تاثیر دائمی روابط اجتماعی روی یکدیگر است. اگر برای مثال شیوه تولید سرمایهداری را در نظر بگیریم میبینیم که این شیوه بر پایه جدایی بین مکان و زمان تولید و تکثیر بنا شده است؛ اما در مورد آنچه ما کار خانگی مینامیم، آن شکل تاریخی خاصی از کار تکثیری است؛ یعنی شکلی که از جامعه حقوق بگیر جداییناپذیر است. به عبارت دیگر، روابط اجتماعی هم گوهر و هم ذات هستند. این بحث تنها جدلی نظری نیست بلکه به موضع گیریهای تحلیلی بسیار متفاوتی چه در زمینه علمی و چه در زمینه سیاسی منجر میشود. بنابراین، تقریبا محال است بتوان کار یا شغل زنان را جداگانه در نظر گرفت بلکه برعکس میبایستی به طور همزمان و به عنوان عناصر توضیحی روابط جنسیتی، طبقاتی و کشورهای غنی و کشورهای فقیر در میان گذاشت؛ این بحث در مورد خانواده و از هم پاشیده شدن شکل های اجتماعی آن و تلاش برای چارچوب بندی حقوقی آن هم باید در نظر گرفته شود یا در مورد تحول شکلهای مردانگی یا اشکال متفاوت پدری و مادری یا مباحث امروزی درباره مهاجرت و خانوادههای مهاجر نیز وجود دارد. اصل هم ذات بودن روابط اجتماعی به ما امکان میدهد تا به ماهیت اغتشاشی که تقسیم جنسی کار هم اکنون با آن روبهرو است پی ببریم. به دو مثال اشاره میکنیم: مثال اول: ظهور و گسترش «کوچگری جنسیتی» است (کِرگوات، ۱۹۹۸) که با بی ثباتی و انعطاف پذیری شغلی همراه است: کوچگری زمانی برای زنان (تعدد کار پارهوقت یعنی ساعتهای کاری بسیار پراکنده در طی روز یا هفته) و کوچگری مکانی برای مردان (کار موقت، کارگاههای ساختمانی و یا انرژی اتمی برای کارگران، پیشپاافتادگی سفرهای شغلی پیاپی در اروپا و در جهان برای کارمندان بلند پایه). در اینجا به خوبی میبینیم که چگونه جداسازی جنسی کار شکلهای کاری و شغلی را طرحبندی میکند و چگونه انعطافپذیری میتواند شکلهای کلیشهای روابط اجتماعی جنسیتی را تشدید کند. مثال دوم دوگانگی مشاغل زنان است که نقطه تلاقی روابط اجتماعی را به خوبی نشان میدهد. از آغاز دهه ۱۹۸۰ طبق آمار اینسه (تحقیقات شغلی)، تعداد زنان «کارمند عالیرتبه و مشاغل روشنفکرانه برتر» بیشتر از دو برابر شده است؛ هماکنون ۱۰ درصد از زنان فعال در این دسته قرار دارند. بنابراین، هم زمان با بیثباتی شغلی و فقر تعداد روزافزونی از زنان (آنها ۴۷ درصد جمعیت فعال را تشکیل میدهند ولی ۵۲ درصد آنها بیکار و ۷۹ درصد از حقوق پایینی بهرهمند هستند)، شاهد بالا رفتن سرمایههای اقتصادی، فرهنگی و اجتماعی درصد به نسبت چشمگیری از زنان فعال هستیم. بدین ترتیب برای اولینبار در تاریخ سرمایهداری، شاهد ظهور گروهی از زنان هستیم که منافع مستقیم آنها (و نه منافع پدران و همسرانشان) در تضاد با منافع زنانی قرار میگیرد که از نسل کار پارهوقت، مشاغل خدماتی کم درآمد و از نظر اجتماعی بیارزش و اغلب بیثبات هستند. بنابراین، میتوان اکنون مستقیم شروع به کار در مورد کل جامعه کرد بدون اینکه به دنبال رابطه اجتماعی «درست» یا هویت «درست» انفرادی یا جمعی بود؛ در نظر گرفتن اینکه روابط اجتماعی با ریتمی ثابت در زمان و مکان متحول نمیشوند، این امکان را میدهد که مسئله پیچیدگی و تغییر را مورد توجه مستقیم قرار دهیم؛ و سرانجام دستهبندیهای اجتماعی که هنوز کماکان گروه غالب آنها را تعریف میکند از هم میگسلند و جای خود را به مجموعه متحرکی از شکلبندیها میدهند که گروههای اجتماعی در آن ایجاد شده و یا از هم میگسلند و افراد زندگی خود را در میان اعمال اجتماعی اغلب پیچیده و متناقض بنا میکنند
میتوانید تهیه این کتاب را سفارش دهید
|
|
|
|
INDEPENDENT Britain is now the second biggest arms dealer in the world, official government figures show – with most of the weapons fuelling deadly conflicts in the Middle East. Since 2010 Britain has also sold arms to 39 of the 51 countries ranked “not free” on the Freedom House “Freedom in the world” report, and 22 of the 30 countries on the UK Government’s own human rights watch list. A full two-thirds of UK weapons over this period were sold to Middle Eastern countries, where instability has fed into increased risk of terror threats to Britain and across the West. Meanwhile statistics collated by UK Trade and Investment, a government body that promotes British exports abroad, show the UK has sold more arms than Russia, China, or France on average over the last 10 years. Only the United States is a bigger exporter.
|
|
|
|
NY TIMES ISTANBUL — For almost two years, Syrian Kurds, with American weapons, air cover and training, have fought and died in battle against the Islamic State. They have taken pride in their status as the United States’ most faithful proxy in the fight against the militant group, and they have hoped their effectiveness as warriors would lead to American support for Kurdish political gains inside Syria. So, many Kurds shuddered when Turkish tanks and soldiers recently rolled into northern Syria, with American support, to push back against Kurdish gains. They saw it, perhaps prematurely, as a replay of a century of betrayal by world powers, going back to the end of World War I, when they were promised, then denied, their own state in the postwar settlement. “The Kurds are going to scream betrayal at every turn when they think things are not going to go their way, because they’ve had a century of it,” said Joost Hiltermann, the program director for the Middle East and North Africa at the International Crisis Group, and a longtime expert on the Kurds. The Syrian Kurds say their aim is to establish an autonomous region, not their own state, where their rights are protected, in whatever settlement comes from the long Syrian civil war. And they say they hope that the United States will support them in that desire.
|
|
|
|
Crisis GroupUzbekistan will most likely celebrate its 1st September independence day without long-serving President Islam Karimov, marking a potentially dramatic first for this strategic Central Asian country since it broke free of the former Soviet Union 25 years ago. The 78-year-old leader has ruled with iron fist since 1991, but suffered a brain hemorrhage on 27 August. The Uzbek authorities have broken their taboo about discussing the president’s health, saying he has a serious problem that may take time to treat. After years of speculation and anticipation, Central Asia’s most populous state may now face a tense transition, a prospect that is deeply unnerving for its neighbours. According to the constitution, if the president cannot fulfil his duties, the chair of the Senate acts as caretaker until an election. Nigmatilla Yuldashev, a former justice minister, was handpicked by Karimov for the post in January 2015. He is a loyalist and owes his position to the president’s patronage, but adhering to the constitution – relentlessly amended to consolidate Karimov’s position – has little precedent in Uzbekistan.
|
|
|
|
|