گفت‌وگو با فریده سروری، مسوول موسسه کمک به زنان بدخشان در ادامه کمپین «افغانستان به روایت دیگر» منتشر شده است.

    •    لطفا خودتان را معرفی کنید؟
فریده سروری هستم، در بخش جامعه مدنی در ولایت بدخشان فعالیت می کنم و فعلا مسوولیت «موسسه کمک به زنان بدخشان» را به عهده دارم.

    •    لطفا یک یا دو خاطره مهم که در ان حقوق بشری شخص شما نقض شده و در زندگی شما تاثیرگذار بوده، تعریف کنید.
خاطرات بسیاری وجود دارد ولی یکی آن برخورد تبعیض‌آلود والی بدخشان(شاه ولی الله ادیب) علیه من، او اینکه من می‌خواستم در عرصه اقتصادی سرمایه‌گزاری کنم ولی از سوی والی اجازه برایم داده نشد. تصمیم گرفته بود‎‎م که در شهر فیض‌آباد یک رستورانت زنانه ایجاد کنم، که ویژۀ زنان باشد،_از کارکنانش گرفته تا مشتریانش_ اما والی به ما گفت که وظیفه شما لباس‌شویی و نان پختن، به شوهران‌تان در خانه است، نه بیرون از خانه. گفت تا زمانی که من والی باشم، هیچ حق به شما داده نمی‎‌شود که به چنین کارهای دست بزنید.
علاوه بر آن ما مورد خشونت‌های خانوادگی هم قرار داریم، در حالی که من یک فعال جامعه مدنی هستم ولی به مخالفت‌های شدید از سوی خانواده مواجه می‌شوم. اگرچه من در برابر این مخالفت‌ها مقاومت می کنم ولی همواره بالای زندگی شخصیم تأثیر خود را گذاشته است..

    •    سه دستاورد مهم این دوران (جدید) چه بوده است؟
به نظرمن یکی از مهمترین دست آوردها دست‌رسی حداقلی خانم‌ها به حقوق سیاسی و اجتماعی‌شان است، دست آورد دیگر بیرون شدن افغانستان از انزوای بین المللی است. همچنین باز شدن مکاتب بروی دختران و زنان، حضور یافتن زنان در ادارات دولتی و خصوصی و بوجودآمدن یک امنیت نسبی از دست‌آوردهای مهم پس از طالبان است. اگرچه بدخشان زادگاه من در گذشته یکی از ولایات امن افغانستان به شمار می‌رفت، به یک ولایت نا امن تبدیل شده است. امیدوارم که دولت در این زمینه توجه جدی نماید.

    •    چه چیزی در دوران جدید اعتماد شما را جلب کرده و شما آن را به عنوان یک نواوری، ابتکار مثبت و یک چیز خوب ارزیابی می کنید؟
چیزی که برای ما قابل ارج است حمایت دولت از خانم‌ها و بقیه شهروندان است.همچنین آزادی بیان و امنیتی نسبی هم که و جود دارد، از مسایل است که می‌شود به امیدواری ما  بیافزاید. همچنان دانشگاه‌های خصوصی که زمینه را برای همه به خصوص خانم‌ها مساعد ساخته است که تا به تحصیلات‌شان ادامه دهند.

    •    مهم ترین ترس امروز شما چیست؟
مهم‌ترین ترس من نا امنی و دهشت است، چون امنیت نباشد، همه چیز رو به تباهی و ویرانی می گراید. اگر دامن نا امنی‌ها بزودی گرفته نشود، و دهشت افگنی جای پیدا کند، دیگر گم کردن آن‌ها خیلی دشوار است.

    •    از نظر شما سه چالش بزرگ (ساختاری، اجتماعی و فرهنگی) پیش روی افغانستان چیست؟
نا امنی، یکی از چالش‌های مهم به شمار می‌رود، چون رشد و توسعه سیاسی، اقتصادی و فرهنگی ربطه مستقیم به مساله امنیت دارد. اگر امنیت نباشد، هیچ توقع به پیشرفت و ترقی نمی‌تواند باشد.
ایرادات و مشکلات ۵ دوره انتخابات گذشته چی بوده است؟
بزرگترین مشکلی که دامن‌گیر افغانستان شده است، تقلب در انتخابات بود و فکر می‌کنم که اگر اصلاحات در کمیسیون‌های انتخاباتی نیاید، هیچ امیدواری به یک انتخابات شفاف نمی‌تواند وجود داشته باشد. و مردم هم نسبت به انتخابات خیلی بی‌باور شدند، چون همه می‌دانندکه رأی مردم مهم نیست وتقلب سرنوشت ساز است.

    •    آیا شما فکر می‏کنید جامعه افغانستان امروز اجازه خواهد داد که دوباره سناریوی بسته شدن مکاتب به روی دختران و عدم حضور اجتماعی زنان تکرار شود؟
فکر کنم بستگی به حکومت افغانستان دارد، اگر این حکومت بخواهد مکتب ها بسته نشود، هیچ‌گاهی بروی دختران بسته نمی‌شود. چون مردم نمی‌خواهند که فرزندان‌شان بی‌سواد بمانند. مردم هم مخالف دهشت افگنی هستند و نمی‌خواهند که آن‌ها دوباره حاکم شوند.

    •    یک خاطره که در آن حقوق بشری یکی از اعضای زن خانواده و یا آشنایان شما ( خواهر، مادر، همسر، خاله، عمه) نقض شده، تعریف کنید؟
یکی از خاطرات تلخ زندگیم به سال‌های قبل بر می‌گردد و آن اینکه شوهر خواهرم در وقت بامداد از سوی افراد مسلح  به یکی از تپه‌های دور دست برده شد، و مورد شنکجه قرار گرفت، علاوه بر آن خودم، خواهرم و کودکانش نیز چنان شکنجه شده بودند که هیچ در شأن انسان نبود. به این هم اکتفا نکردند، همه دارایی‌های خانه را به غارت بردند. متاسفانه همین قوماندان هنوزهم مسوول یک حوزه امنیتی است.
دیگر اینکه، همین فعلاً یک خواهرزاده ام در دست یکی از زورمندان است که او مرد دارای ۳ زن می‌باشد. خواهرم از همه حقوق انسانیش محروم است، یعنی او مرد نه خانمش را تحویل می‌گیرد و نه طلاق می‌دهد. امروز با فرزندانش در یک محرومیت مطلق به سر می برد. بارها به دادستانی و کمیسیون حقوق بشر شکایت کردیم ولی هیچ کسی به صدای ما گوش نداد.

    •    سه عامل بازدارنده (ساختاری، اجتماعی و فرهنگی) در مقابل مشارکت زنان در عرصه های اجتماعی، اقتصادی، سیاسی و فرهنگی چیست؟
یکی از مهم‌ترین عامل، تبعیض است، که ریشه در خانواده و اجتماع دارد و بدون شک عامل همه عقب ماندگی‌های زنان به شمار می‌رود. مساله دیگر امینت است، اگر جامعه نا امن باشد، بزرگترین آسیب را زنان  متحمل می شوند و مانع پیشرفت همه فعالیت‌های زنان می‌شود.
همچنان خشونت‌ها هم یکی از عامل مهم برای عدم مشارکت زنان پنداشته می‌شود. خشونت هم در خانوداه و هم در اجتماع مانع مشارکت زنان در زندگی اجتماعی، سیاسی، فرهنگی و اقتصادی است.

    •    به نظر شما سه مطالبه عمده زنان به طور کلی چیست؟
یکی همان رسیدن به حقوق شان است؛ حقوق که اسلام برای شان در نظر گرفته است. ولی شرایطی وجود دارد  که حتا همان دید اسلامی هم در حق زنان مراعات نمی‌شود.
دوم، ایجاد امنیت سراتاسری است، وقتی که امنیت نباشد، زنان به هیچ کار و فعالیت نمی‌توانند، دست بزنند.

    •    منابع و مراکز قابل اتکا در داخل افغانستان برای پیشبرد حقوق/مطالبات زنان چه کسانی هستند؟
نهادهای که در راستای حقوق زنان به صورت واقعی کار می‌کنند، نهادهای جامعه مدنی، وزارت امور زنان، سازمان‌های بین المللی که در بخش زنان فعالیت دارند وغیره بهترین منبع است برای رسیدن زنان به حقوق انسانی شان و کمک کننده برای زنان.

    •    با توجه به صحبتهای خوبی که شما در این مصاحبه انجام دادید شما در حوزه خصوصی و یا عمومی یعنی فعالیتهای مدنی و حرفه ای خود برای رفع موانع ذکر شده من جمله تبعیض چه کرده اید و چه می کنید؟
موسسه که خودم آن را رهبری می‌کنم، در راستای رفع تبعیض و همچنین آگهی دهی حقوقی فعالیت دارد. ما نه تنها در راستای حقوق زنان کار می‌کنیم، بلکه در راستای حقوق مردان هم کار می‌کنیم و مخالف هر نوع تبعیض از سوی مردان بالای زنان و برعکس آن هستیم.

    •    اگر پیام یا صحبت خاصی دارید، بفرمایید؟
ما خیلی علاقه‌مند کار هستیم ولی فضا چندان مساعد نیست، امیدوارم که دولت فضای کار را به صورت قانونی‌اش در اختیار همه قرار بدهد.

نام مصاحبه گر: صدیقی لعل زاد
تاریخ و محل ثبت مصاحبه: بدخشان، شهر فیض آباد، دفتر موسسه کمک به زنان بدخشان
نام مصاحبه شونده، شغل و چند خط مختصر در معرفی مصاحبه شونده: فعال حقوق زنان
محل تولد مصاحبه شونده: بدخشان