گفتوگو با فرخنده رجبی در ادامه کمپین «افغانستان به روایت دیگر» منتشر شده است
لطفا خودتان را معرفی کنید؟
فرخنده رجبی هستم در یک خانوده متوسط در شهر مزار شریف به دنیا آمدم، بخش ادبیات فارسی دری را در دانشگاه بلخ خواندم. فعلاً تصمیم دارم که دوره ماستری را در انگلستان شروع کنم.
لطفا یک یا دو خاطره مهم که در ان حقوق بشری شخص شما نقض شده و در زندگی شما تاثیرگذار بوده، تعریف کنید.
ما در یک جامعه سنتی زندگی میکنیم، بخصوص در خانوادهای که درس خواندن از من شروع شد، هر لحظهاش یک اتفاق بد بود، هم در جامعه و هم در مکتب و دانشگاه، معمولیترین مساله برای من استفاده واژه«سیاهسر» بوده است که برای من خیلی زَننده است. و بدبختانه کاربرد این اسم خیلی در افغانستان عام است که از بیسواد تا دانشمندها را در بر میگیرد.
زمانی که در دانشگاه درس میخواندم، تا سال دوم هیچ دختر دانشجو جرئت نداشت که در چمن دانشگاه بنشیند، این حق را فقط بچهها داشتند. بعداً ما جمعی از دخترها تصمیم گرفتیم که مثل بچهها به چمن برویم و تابو شکنی کنیم و رفتیم در چمن دانشگاه نشستیم، که با یک سلسله مخالفتهای هم از سوی شمار از کارمندان دانشگاه مواجه شدیم. اما به این کار ادامه دادیم و سرانجام میان همه عادی شد. اتفاق دیگری که افتاد، انجام یک تحقیقی بود که ما در باره فساد اداری و اخلاقی در دانشگاه بلخ انجام دادیم. این تحقیق باعث درد سرهای زیادی برای ما شد و از مجراهای مختلف ما مورد تهدید قرار گرفتیم.
سه دستاورد مهم این دوران (جدید) چه بوده است؟
قانون اساسی یکی از دستآوردهای مهم برای همه شهروندان کشور به شمار میرود که در آن حقوق تمام شهروندان کشور درج شده است، آزادی های مدنی وسیاسی به رسمیت شناخته شده است. حمایت سیاسی از زنان افغانستان دست آورد دیگیری است که در گذشته زنان از آن محروم بودند. دست آوردهای دیگر نیز وجود دارد که می توانم از شکلگیری ارتش ملی پس از طالبان، باز شدن مکاتب بروی دختران را نام برد که از مهمترین دستآوردهای جدید به حساب میاید.
چه چیزی در دوران جدید اعتماد شما را جلب کرده و شما آن را به عنوان یک نواوری، ابتکار مثبت و یک چیز خوب ارزیابی می کنید؟
متاسفانه در افغانستان همه چیز شکننده به نظر میرسد، تا حدی که نمیشود فردای یک چیز جدید را پیشبینی کنید! با توجه به این مساله فکر میکنم کدام چیزی مهم نیست که اعتماد مرا به عنوان یک نوآوری جلب نموده تا باشد آن را یک دریچه به آینده روشن نگاه کنم.
مهم ترین ترس امروز شما چیست؟
من ترس های که قبل از حادثه فرخنده داشتم از چیزهای دیگر بود اما امروز ترسم فرق کرده است.. امروز بزرگترین ترس من صدا بلندکردن و حضور رساندن در یک جامعهیی است که افراطگرایی در آن جامعه نهادینه است و هر لحظه وقوع هر حادثۀ را ممکن نشان می دهد.
از نظر شما سه چالش بزرگ (ساختاری، اجتماعی و فرهنگی) پیش روی افغانستان چیست؟
یکی چگونگی صلح با طالبان و راهِ رسیدن به آن است، دوم نا امن شدن شمال افغانستان، سوم ترویج سریع بنیادگرایی و افراطیت در افغانستان.
یعنی آموزش مفاهیم افراطگرایی در مدارس دینی افغانستان؛ بویژه مدارس که از سوی عربستان حمایت میشود. فردا از این گونه مراکز افراطیت بیشتر تولید خواهد شد.
ایرادات و مشکلات ۵ دوره انتخابات گذشته چی بوده است؟
چگونگی برگزاری انتخاباتها در افغانستان یک چالش بزرگ به شمار میرود، بخصوص انتخابات پسین یکی از بدترین انتخاباتهای دنیا بود. چون این انتخاباتها نتوانستند شفافیت خویش را حفظ نمایند. به باور من تا زمانی که شناسنامه الکترونیک توزیع نشود، همچنان برگزاری انتخاباتها چالش محسوب میشود. به نظر من اگر نظام تغییر نکند و حاکمان ما در این زمینه کاری انجام ندهند، مشکلات پا برجا خواهد ماند.
آیا شما فکر میکنید جامعه افغانستان امروز اجازه خواهد داد که دوباره سناریوی بسته شدن مکاتب به روی دختران و عدم حضور اجتماعی زنان تکرار شود؟
وضعیت زنان افغانستان با بدتر شدن امنیت روز به روز شکننده تر شده می رود. و اگر شرایط به همین منوال به پیش برود باورم این است که دو باره مکاتب به روی دختران در شهرهای کلان بسته می شود. هدفم از قید کردن شهرهای کلان این است که ما هنوزم در شهرهای کوچک و روستاهای افغانستان مناطقی را داریم که مکاتب دخترانه در آن ها اصلا وجود ندارد. بدتر شدن وضعیت امنیتی دلیلی محکمی برای مانع شدن حضور دختران در مکاتب می تواند شود.
یک خاطره که در آن حقوق بشری یکی از اعضای زن خانواده و یا آشنایان شما ( خواهر، مادر، همسر، خاله، عمه) نقض شده، تعریف کنید؟
زنان افغانستان یاد گرفته اند که حتا با نقض شدن حقوق شان خاموشی اختیار کنند. به عنوان نمونه حتا مادران ما حق ازدواج را نداشتند، هر تصمیم که دیگران گرفتند، همان میشد. نتیجه این گونه ازدواجهای اجباری را ما عملاً در یکی از همسایههای نزدیک مان شاهد بودیم، که هر روز در میان زن و مرد این خانواده جنگ و دعوا است، زن خانواده از سوی مرد به شدت مورد خشونت قرار میگیرند، تا جای که خانم این خانه هیچ از زندگیش راضی نیست. بارها شاهد این بودم که زنان همسایه از سوی مردها به بیرحمانهترین روش مورد لت و کوب قرار میگرفت. ولی این زنان حق اعتراض را نداشتند.
سه عامل بازدارنده (ساختاری، اجتماعی و فرهنگی) در مقابل مشارکت زنان در عرصه های اجتماعی، اقتصادی، سیاسی و فرهنگی چیست؟
عمدهترین مشکلات سنتها و فرهنگهای ناپسند است. مشکل دیگر عدم تطبیق قانون در پیوند به مسایل زنان در افغانستان است. همچنین عدم تخصص زنان در موضوعات مختلف است. یعنی زنان کمتر دنبال اخذ تخصص در مسایل علمی میروند. اگر زنان در عرصههای گوناگون دارای تخصص شوند، مشکلات کمتر میشود.
به نظر شما سه مطالبه عمده زنان به طور کلی چیست؟
از نظر من، یکی از خواستهای مهم زنان خودکفایی اقتصادی در جامعه است، اگر یک زن آزادی اقتصادی داشته باشد، میتواند کارها بسیار مهمی انجام دهد و بسیاری ازبرنامههایشبرای زندگی را تطبیق کند و از طرف دیگر در خانواده تصمیمگیرنده باشد. این چیزی است که خودم تاکنون تجربه کرده ام، خیلی کارامد بوده است.
دیگر از نیازهای مهم زنان در عصر امروز تخصص داشتن است، اگر زنان دارای تخصص علمی و فنی باشند، میتوانند خوبتر عمل کنند.
یکی دیگری از خواستهای من به عنوان یک زن، مساوی بودن حقوق است، باید یک زن برابر مردان حق استفاده از همه چیز را به گونه مساوی و برابر داشته باشد. همچنان حضور زنان به صورت واقعی در همه ساختارهای دولتی است.
منابع و مراکز قابل اتکا در داخل افغانستان برای پیشبرد حقوق/مطالبات زنان چه کسانی هستند؟
خانوادهها میتوانند دراین راستا نقش اساسی را بازی کنند. بعداً مراکز آموزشی مثل مکتب، دانشگاه و… نقش ارزندۀ را می توانند بازی کنند. همچنان رسانهها، نهادهای خصوصی و دولتی، شخصیتهای تصمیم گیرندۀ دولتی، جامعه مدنی و غیره میتوانند نقش مهمی را ایفا کنند.
با توجه به صحبتهای خوبی که شما در این مصاحبه انجام دادید شما در حوزه خصوصی و یا عمومی یعنی فعالیتهای مدنی و حرفه ای خود برای رفع موانع ذکر شده من جمله تبعیض چه کرده اید و چه می کنید؟
من تا اکنون در بخشهای روزنامه نگاری، جامعه مدنی و حقوق بشری بوده است که همه جا در راستای برداشتن تبعیض تلاش کرده ام.
اگر پیام یا صحبت خاصی دارید، بفرمایید؟
پیام من این است که زنان در هر بخش که کار میکنند، باید تخصصگرایی را پیشه کنند.
نام مصاحبه گر: جواد دروازیان
تاریخ و محل ثبت مصاحبه: آرمان شهر
نام مصاحبه شونده، شغل و چند خط مختصر در معرفی مصاحبه شونده: فرخنده رجبی، فعال حقوق زنان، روزنامه نگار
محل تولد مصاحبه شونده: مزار