هفته کتاب که بیست و ششمین دوره آن روز یکم آذر ۱۳۹۷ به پایان رسید زمانی است برای ارزیابی وضعیت نشر ایران در مقایسه با ادوار گذشته، به خصوص امسال که همانند سال ۱۳۹۱ تحریمها شرایط ویژهای را برای نشر و کتاب ایران به وجود آورده است.
برابر آماری که از سوی خانه کتاب منتشر شده است، در دهه چهارم بعد از انقلاب، سالهای ۸۷ تا۹۶بیش از ۷۲۵ هزار عنوان کتاب منتشر شده است که در مقایسه با دهه قبل از آن با ۳۷۵ هزار عنوان،از رشدی تقریبا دو برابری در عناوین کتاب حکایت میکند. از میان این تعداد عناوین اما بیش از نیمی از آنها فرصت تجدید چاپ پیدا نکردند که از وضعیت پیچیده نشر ایران خبر میدهد. به تعبیر دقیقتر بالای ۴۰۰ هزار عنوان کتاب از سوی ناشران تنها یک بار منتشر شدند، بدون آن که ناشر بهرهای اقتصادی از کتابش برده باشد. چرا که چاپ اول عموم کتابها در ایران، عملا امکان بازگشت اصل سرمایهگزاری را هم برای ناشر فراهم نمیکنند و کتاب وقتی به مرحله سودآوری میرسد که به چاپهای دوم و بعدی برسد.
نباید از خاطر برد که موج نخست تحریمهای دور اول که از اواخر سال ۱۳۹۰ شروع شده بود، شرایط پیچیدهای را بر نشر کشور تحمیل کرد که نتیجه آن چندبرابر شدن اقلام مربوط به نشر و کتاب و در نتیجه بالارفتن قیمت کتاب بود.
موج دوم تحریمها اگر چه شروع شده است، اما به نظر میرسد برای تاثیر دقیق آن بر نشر کشور باید منتظر سال بعد بود.
اکنون متوسط قیمت کتابی ۱۰۰ صفحهای در قطع رقعی به ده هزار تومان میرسد. این تازه کتابهایی است که قیمتگذاری آنها قطعا قبل از افزایش حیرتانگیز قیمتها در چند ماه اخیر رخ داده است و وگرنه قیمتهای واقعیتر کتابها را باید در نمایشگاه آتی کتاب( اردیبهشتماه ۱۳۹۸) دید که احتمالا با افزایش دستمزدهای ویراستاران،طراحان، حروفچینها، نمونهخوانها، چاپخانه داران و و دیگر عوامل نشر روندی صعودی به خود گرفته است.
کاغذ و تاثیر آن بر بازار کتاب
از جمله اقلامی که بر قیمت کتاب تاثیری فراوان دارد، کاغذ است که دولت همچنان برای آن یارانه پرداخت میکند. در یکی دو سال اخیر وزارت ارشاد با تشکیل کارگروه کاغذ و اطلاع رسانی نسبت به ناشرانی که کاغذ دریافت میکنندو انتشار فهرست کامل آنها سعی کرده روند امور را شفافتر کند. اخیرا هم خبرگزاری ایبنا ضمن اعلام خبر واردات ۱۵ میلیون و ۴۷۰ هزار دلاری کاغذ به کشور با ارز حمایتی، فهرست شرکتهاو افرادی که کاغذ وارد میکنند را روی خروجی سایت خود قرار داد.
در کنار آن بخشی از کاغذها که بین ناشران توزیع میشود هم به همراه نام ناشر و تیراژ کتاب ها روی خروجی قرار گرفته است.
فهرست ارائه شده از سوی این کارگروه البته نکتهای دیگر را نیز در مورد وضعیت تیراژ کتابها در معرض داوری اهل فن قرار میدهد که از افت تیراژ کتاب خبر میدهد.
برای نمونه در فهرستی که از سوی این کارگروه در ماه شهریور ۱۳۹۷ منتشر شده است، تقریبا متوسط تیراژ کتابها زیر ۱۰۰۰ است. در این فهرست نام چهار ناشر نسبتا شناخته شده بخش خصوصی آمده است که از جمله فعالترین ناشران بخش خصوصی به شمار میروند که البته در دورههایی برخی از کتابهای آنها سالها در دایره ممیزی و سانسور باقی مانده بود.
نشر مرکز با ۲۰۴ عنوان کتاب میانگین تیراژ ۸۵۰ نسخه و نشر نی با ۲۲۹ عنوان کتاب با میانگین تیراژ ۸۰۰ نسخه، نشر مروارید با ۲۴۲ عنوان و تیراژ ۱۴۷۰ نسخه و نشر افق با ۲۶۴ عنوان و میانگین تیراژ ۲۴۵۰ نسخه کتاب منتشر کردهاند،که ناشر آخری بخشی مهم از فعالیتهایش کتاب کودک و نوجوان است.
در مقابل در بخش کتابهای کمک آموزشی وضعیت تیراژ بالاست که برای نمونه میتوان از انتشارات گاج با میانگین تیراژ ۴۵ هزار نسخه نام برد.
چنین تیراژی در مقایسه با میزان جمعیت با سواد دانشگاهی و کتابخوان بسیار ناامید کننده است. چرا که پیش از این ناشران حرفهای بر این باور بودند که کتابی که تیراژی زیر ۱۵۰۰ نسخه منتشر شود،سود بسیار اندکی دارد و عملا برای ناشر صرفه اقتصادی ندارد.
تعطیلی کتابفروشیها و تغییر کاربری آنها
از سوی دیگر با افزایش قیمتها عموما اولین کالایی که از سبد کالاهای خانواده حذف میشود کالاهای فرهنگی و به خصوص کتاب است، حذف کتاب از سبد کالای خانوادهها طبیعی است که بر چرخه نشر اثر فراوان دارد و نخستین جایی را که مورد آسیب قرار میدهد، کتابفروشان است. در چند سال گذشته موج تعطیلی و یا تغییر کاربری کتابفروشیها چندین بار رسانهای شد، به نظر می رسد موج تازه تحریمها، این قشر را نیز در دوره تازه بی نصیب و آسیب نگذارد.
در بخش توزیع شرایط پیچیده تر است. به این معنا که شرکتهای توزیع که تا پیش از این چکهای شش ماهه به ناشران میدادند اکنون ضمن این که تخفیفهای بالاتری میخواهند مهلت پرداخت و تسویه بدهی را به بالای ۸ تا ده ماه افزایش دادهاند که عملا برای ناشران با توجه به شرایط متغییر ارزش پول عملا کارگشا نخواهد بود.
صادرات کتاب به کشورهای فارسی زبان
بخشی از فضای اقتصادی ایران به همکاری با کشورهای فارسی زبان باز میگردد. دو کشور افغانستان و تاجیکستان از جمله کشورهایی هستند که از چند سال قبل ناشران و موزعان کتاب همکاریهایی را با آنها انجام میدهند.
برابر سخنان سعید دمیرچی مدیر موسسه پخش کتاب در گفت وگو با ایبنا که چند سالی است در زمینه صادرات کتاب به افغانستان نقشی ایفا میکند، ۹۰ ناشر ایرانی و ۳۵ کتابفروش و ناشر افغانستانی در شهرهای کابل، هرات و مزار شریف در رابطه مستقیم با نشر ایران دارند. او اما از مشکل دیگری هم یاد میکند که گریبان کتاب های پرفروش ایرانی را گرفته است وآن افست کردن است که به گفته او کتابهای پرفروش ناشرانی چون نی، چشمه، ثالث و مرکز و سریع در کشورهای افغانستان و پاکستان افست شده و به فروش می رسند . به دلیل نبودن قانون کپی رایت در هر دو کشور و التزام به رعایت آن در هر دو سو به نظر می رسد کاری از دست ناشران ایرانی برای دفاع از حقوق خودشان برنیاید.
به گفته او تنها ۱۵ درصد کتابفروشان افغانستانی کتابهای ناشران ایرانی را افست نمیکنند و ۸۵ درصد بقیه کتاب ها را افست میکنند اما اخیرا و با پایین آمدن ارزش پول ایران و به گفته اقای دمیرچی« از تابستان امسال افست کتابها از سوی ناشران و کتابفروشان افغانستانی حدود ۶۰ درصد کمتر شده است که به دلیل پایین آمدن ارزش پول ایران به یک سوم قبل است و طبیعی است که این وضعیت به نفع ناشران ایرانی است و به همین دلیل در سال جاری صادرات کتاب از ایران به افغانستان در مقایسه با سال قبل با رشد ۱۰۰ درصدی روبرو بود. اگر چه هنوز آمار دقیقی از میزان فروش و ارسال کتاب به افغانستان در دست نیست و تنها اخیرا دو نشر علمی و فرهنگی و نشر نی به افغانستان سفر کرده و در نمایشگاهی در این کشور حضور پیدا کردند. ناشران افغانستانی به امضای قراردادهایی با ناشران ایرانی سعی کردهآند فضای کسب و کار خود را وجههای قانونی ببخشند.
به گفته آقای دمیرچی در نمایشگاه کتاب امسال کپی رایت سه کتاب از نشر مرکز، ۱۴ کتاب از نشر نی و یک کتاب از نشر مهراندیش با ناشران افغانستانی منعقد شده است.
در چند مدت اخیر برخی تلاشها صورت گرفته است تا تاثیر تحریمها روی کتاب کم شود که از جمله آنها تفاهمنامهای است که اداره پست با وزارت ارشاد انجام داده است. این تفاهم نامه که خبرش در هفته کتاب منتشر شده است، از تخفیف ۲۰ تا ۶۰ درصدی محصولات فرهنگی و به خصوص کتاب حکایت دارد. با توجه به افزایش فروشهای اینترنتی به نظر میرسد این همراهی بر زخمهای اقتصادی اهالی نشر مرهمی بگذارد.اما به نظر میرسد نشر ایران روزهای دشوارتری در پیش داشته باشد.