آسو – تیموتی سی مارشل، روان‌شناس بالینی و مدیر «مرکز نوآوری‌های سلامتی اسکورتون» در دانشگاه کورنِل بیش از ۳۵ سال که در مورد خشونت جنسی کار کرده است. او معتقد است که قربانیان تعرض جنسی غالباً میترسند که دیگران حرفشان را باور نکنند یا انگشت اتهام را به سویشان نشانه بروند.

بحث‌های پرحرارت اخیر درباره‌ی سوءرفتار جنسی در آمریکا توجه مردم را به این امر جلب کرد که قربانیان تمایل ندارند تعرض جنسی را گزارش دهند.

این موضوع در دوران جنبش «# من‌هم» در کانون بعضی از پرسروصداترین پرونده‌ها قرار داشته است. «مرکز ملی منابع خشونت‌های جنسی»، یک سازمان غیرانتفاعیِ واقع در هریسبورگ، مرکز ایالت پنسیلوانیا، با بررسی تحقیقات وزارت دادگستری آمریکا، مراکز مهار و پیشگیری از بیماری‌ها و پژوهش‌های حقوقی دانشگاهی دریافت که تنها ۵ تا ۲۰ درصد از قربانیان تعرض جنسی، این حملات را به پلیس گزارش می‌دهند.

کریستین بلِیزلی فورد در برابر کمیته‌ی قضایی سنای آمریکا شهادت داد که تمایل نداشته تعرض ادعایی برِت کاوانا، نامزد عضویت در دیوان عالی کشور، را گزارش بدهد: «برای مدتی طولانی آن قدر هراسان و خجالت‌زده بودم که نمی‌توانستم با کسی درباره‌ی جزئیات آن حمله حرف بزنم». آقای کاوانا با رد این ادعا گفت: «من هیچوقت به کسی تعرض جنسی نکرده‌ام.»

متخصصان می‌گویند گزارش ندادنِ تعرض جنسی دلایل متعددی دارد. ما با تیموتی سی مارشل، روانشناس بالینی و مدیر «مرکز نوآوری‌های سلامتی اسکورتون» در دانشگاه کورنِل، که به مسایل مربوط به سلامت روانی در دانشگاه رسیدگی می‌کند، صحبت کردیم. دکتر مارشل بیش از ۳۵ سال به عنوان روان‌شناس بالینی، پژوهشگر و مدرس در مورد خشونت جنسی کار کرده است. در ادامه قسمت‌هایی از این مصاحبه را می‌خوانید:

چه عواملی بر گزارش دادن یا ندادن تعرض جنسی تأثیر می‌گذارد؟

تصمیم‌گیری در این مورد پیچیده است. گزارش دادن می‌تواند دوباره به آسیب روانی فرد بینجامد یا برعکس، سبب توانمندی او شود یا هر دو. بخشی از درمان بازیابی حس کنترلی است که بر اثر تعرض از دست رفته‌ است. اما وقتی کسی تعرضی را گزارش می‌دهد و کار به دست نظام‌های موجود می‌افتد، دوباره کنترل را از دست می‌دهد.

شاید قربانی نخواهد با صحبت علنی از تعرض دوباره آن آسیب را تجربه کند. این که تعرض در چه شرایطی رخ داده  هم تفاوت‌هایی ایجاد می‌کند. اگر شواهدی از صدمه‌ی جسمانی وجود داشته باشد، احتمال گزارش دادن فرد آسیبدیده بیشتر است. اگر آن موقع مثلاً مست بوده و خاطره‌ی مبهمی از بعضی جزئیات داشته باشد، ممکن است بترسد که کسی حرفش را باور نکند.

پشتیبانی شدید خانواده و دوستان می‌تواند نقش مثبتی داشته باشد. علاوه بر این، ممکن است فرد آسیب‌دیده فکر کند که گزارش دادن او مانع از صدمه دیدن دیگران می‌شود. اگر فکر کند که تعرض جنسی به وی اتفاقی نادر و منحصر به فرد بوده، احتمال پا پیش گذاشتن او کمتر می‌شود. اما اگر ببیند دیگران هم از تعرض همان شخص  شکایت می‌کنند، ممکن است نتیجه بگیرد که ارزش دارد ریسک کند و پا پیش بگذارد.

چه عواملی می‌تواند گزارش دادن را برای افراد کم سن و سال  بسیار دشوار کند؟

در بیشتر موارد، مجرم کسی است که قربانی او را می‌شناسد – یک دوست یا هم‌مدرسه‌ای. قربانی ممکن است بترسد که شخص خاطی عصبانی شود و دوباره او را آزار دهد. یکی از ابتدایی‌ترین نیازهای جوانان پذیرفته شدن از طرف همسالانشان است، پس ترس از طرد اجتماعی شدید است. وقتی به کسی تعرض می‌شود، ممکن است از تهمت و افترای دوستان فرد خاطی بترسد. اطرافیانش ممکن است به او فشار آورند که حرفش را پس بگیرد یا او را از خود برانند. این نوع تلافی‌جویی می‌تواند مخرب باشد.

آن‌چه افزایش یافته تمایل به صحبت کردن از تعرض است و نه تعداد تعرض‌ها.

خیلی از مردم تصور خاصی از یک متجاوز در ذهن دارند و نمی‌توانند بپذیرند کسی که می‌شناسند و به او اعتماد دارند مرتکب چنین کار وحشتناکی شود. این امر به نوعی گیجی یا آشفتگی ذهنی می‌انجامد که باید رفع شود.  بنابراین، نظرشان درباره‌ی قربانی را تغییر می‌دهند. آنها نتیجه می‌گیرند که این فرد ]قربانی[ دارد واقعیت را تحریف می‌کند و حتماً خودش «هرزه» یا دروغ‌گو است.

آیا این روزها دانشجویان بیشتری پا پیش می‌گذارند تا از تعرض جنسی حرف بزنند؟

تعداد کسانی که در کورنل و دیگر نقاط کشور درباره‌ی تجربه‌ی تعرض جنسی با متخصصان حرف می‌زنند افزایش یافته است، و شمار اندک اما فزاینده‌ای از آنها تصمیم می‌گیرند که به طور رسمی گزارش دهند. این نشان می‌دهد که آن‌چه افزایش یافته تمایل به صحبت کردن از تعرض است و نه تعداد تعرض‌ها. وقتی قربانیان می‌بینند که دیگران پا پیش گذاشته‌اند، تشویق می‌شوند که خودشان هم به مسئولان اطلاع دهند. اما ممکن است سال‌ها طول بکشد تا فرد آماده‌ی حرف زدن درباره‌ی این واقعه شود. خیلی‌ها با کسی، معمولاً یک دوست یا یک عضو خانواده، حرف می‌زنند. اما هنوز شکاف بزرگی بین تعداد قربانیان و آنهایی وجود دارد که به متخصصان مراجعه می‌کنند یا تعرض را گزارش می‌دهند.

مقصر شمردن قربانی سابقه‌ای طولانی دارد، و قربانیان از این واقعیت آگاه‌اند. ممکن است آنها احساس شرم ‌کنند چون این باور فرهنگی ملکه‌ی ذهنشان شده است که خود قربانیِ تعرض جنسی هم مقصر است. آنها ممکن است بترسند که دیگران حرفشان را باور نکنند یا انگشت اتهام را به سویشان نشانه بروند.

تعرض جنسی باعث چه نوع  آسیب روانی می‌شود؟

تأثیر عاطفی خشونت جنسی عمیق است و اثراتش بستگی به عوامل زیادی دارد، از جمله نوع تعرض، رابطه‌ی بین دو فرد، شرح حال فرد و ساختار روانشناختی او. تعرض می‌تواند به افزایش اضطراب، ترس، و احساس از دست دادن کنترل منتهی شود. برخی از افراد ممکن است دچار اختلال روانی پس از سانحه (PTSD) شوند، که می‌تواند شامل فلاشبک‌هایی مثل احساس وقوع دوباره‌ی تعرض باشد. اختلال روانی پس از سانحه همچنین می‌تواند سبب احساساتی مثل شرم، سرزنش خود، افسردگی، و ناتوانی از اعتماد به دیگران شود.

والدین چطور می‌توانند از فرزندشان حمایت کنند؟

خیلی سخت است که فرزندمان را وادار کنیم از تعرض جنسی پرده بردارد. بعضی از بچه‌ها چون می‌دانند که این موضوع چقدر برای والدینشان ناراحتکننده است هرگز در این مورد با آنها حرف نمی‌‌زنند. شاید می‌خواهند از والدینشان محافظت کنند، یا شاید می‌ترسند که پدر و مادرشان عصبانی شوند. گاهی والدین ناخواسته فرزندشان را سرزنش می‌کنند و مثلاً می‌گویند، «بهت گفته بودم که توی مهمونی‌ها حواست رو جمع کن»، یا «مگر درباره‌ی خطر مشروب خوردن با هم حرف نزده بودیم؟» وقتی که بچه‌ای از یک تعرض جنسی حرف می‌زند، مهم‌ترین کاری که پدر یا مادر می‌تواند انجام دهد این است که بچه را محکوم نکند. نباید بپرسند چرا آنجا رفته بوده، یا چرا زودتر این را به آنها نگفته است؟ بلکه باید بگویند خیلی متأسف‌اند که این اتفاق افتاده و در عین حال خوشحال‌اند که فرزندشان واقعیت را به آنها گفته است. باید به فرزندشان بگویند که تقصیر او نبوده است.

والدین درباره‌ی این مسئله به پسرهایشان چه می‌توانند بگویند؟

مهم است که والدین توضیح دهند که فعالیت جنسی باید مبتنی بر احترام متقابل باشد و نه غلبه و چیرگی. درست نیست که به کسی برای نوعی تماس جنسی فشار آورد. پسرها باید بفهمند که توافق یعنی این‌که شخص به روشنی بگوید که مایل به ایجاد رابطه‌ی جنسی است. «نه» به معنای «بله» نیست. سکوت هم همینطور. پسرها باید یاد بگیرند اشکالی ندارد که آنها هم «نه» بگویند چون گاهی پسرها هم برای تماس جنسی‌ای که به آن تمایل ندارند، تحت فشار قرار می‌گیرند.

خوب است والدین به بچه‌هایشان بگویند که اگر دیدید دوستتان دارد به کسی برای نوعی تماس جنسی فشار می‌آورد مداخله کنید. و اگر کسی که میشناسیدش از تعرض جنسی به خودش با شما حرف زد حرفش را باور کنید و از او حمایت کنید. هنگام رانندگی زمان خوبی برای گفت‌وگو است. به بچه‌هایتان بگویید که از آنها انتظار دارید به بقیه احترام بگذارند و بدانند که روابط سالم مبتنی بر اعتماد و دلسوزی متقابل است.

برگردان: پروانه حسینی


الیزابت برنشتاین نویسنده‌ی روزنامه‌ی وال استریت جورنال و برنده‌ی چند جایزه‌ی روزنامه‌نگاری است. آن‌چه خواندید برگردان این نوشته‌ی او است:

Elizabeth Bernstein, ‘The Complex Reasons Sexual Assaults Go Unreported’, The Wall Street Journal, 29 September 2018.