اخیراً غرب سوئد شاهد برگزاری هشتمین جشنواره بین المللی شعر «مرسی پویسی» بود. دهها تن از اهالی ادب از کشورهای مختلف از جمله شماری شاعر پارسی سرا از ایران و افغانستان در این محفل گردهم آمدند. گوناگونی زبانها و سبک های شعری به این گردهمایی ویژگی متفاوتی داده بود و شاعرانی از کردستان تا امریکای لاتین را در خود جای داده بود.
در این نشست ادبی، شعر فارسی در کنار قرائت اشعاری به سوئدی و سایر زبانهای غربی، جایگاه ویژه ای داشت. به همین بهانه در مجله فرهنگی هفته بحثی داشتیم درباره جایگاه شعر در میان دوستداران مسایل ادبی در اروپا با دو تن از شرکت کنندگان این محفل: فرشته ضیایی شاعر افغان که سالها در سوئد زندگی می کند و لیلی گله داران استاد زبان فارسی در ایتالیا.
فرشته ضیایی در جشنواره گوتنبرگ این شعر را قرائت کرد:
گرمی آتش برافروخته زنان هرات در خود سوزی
پوست بدنم را میسوزاند
خون گوشهای بریده شده دخترک قندهار
از شقیقه هایم فوران میکند
و ناموس سلاخی شده ام با دخترک دیگری در بامیان
به گور میرود
بدن سوراخ سوراخ شده زنی هستم در سرپل
دختر زنده به گور شده ای در بدخشان
و جسم بدار آویخته شده زن دیگری در هلمند
تن شاریده ای شلاق خورده دختری در جاغوری
و گردن بریده شده مادری در شبرغان
من بار گناهان مردی هستم که مالکیت اش
نامردم کرده
آیا این زندگی برای کردنش میارزد؟
آنجا که نمیتوانی نفس بگیری
شش هایت را بیرون بیاور
لیلی گله داران هم شعری به نام کامل (Camel) را به خوانش گرفت:
بوئید
کوکائین دستم را در سلام
و نشست
انگار در باری مستعمره نشین
با سبز آریستوکراتیک چشم هایش
شیوه ی انگشتان دوکی اش
در شتر زردی که آرام می کشید
دارجلینگ عصر و لحن بودلر در کلام
مکث هایش اما خائن به خون منقرض آبی اش در زنگ های مدام موبایل
عیاری که هرچه می خواست
آنی به چنگ
اما
حتا یکی را نگه نمی توانست
جنتلمنی که به یک فنجان شناختم
مرد کوتاهی بود
BBC
http://www.bbc.co.uk/persian/afghanistan/2013/04/130423_as_art_19april13.shtml