شکریه حیدر، بنیانگذار انجمن «نگار» و فعال حقوق بشر است. وی با تأکید بر اهمیت آموزش و پرورش می‌گوید: «آموزش و پرورش یگانه راهی است که ما را به هدف می‌رساند» و سپس می‌افزاید: «حضور زن در جامعه هر قدر زیاد باشد بهتر خواهد بود. باید حضور زنان از بلندترین پست‌ها تا پایین‌ترین آن را در نظر بگیریم. دیدگاه مردان بد نیست، ولی فقط دیدگاه مردهاست. حضور زن برای انسانی‌شدن ذهنیت جامعه بسیار مهم است. جامعه مدنی باید گسترده‌تر شود چون دولت نمی‌تواند همه مشکلات را ببیند و حل کند.»

7 - Shokrieh heidar

لطفا خودتان را معرفی کنید.

شکریه حیدر هستم، بنیان‌گذار انجمن نگار که از سال ۱۹۹۶ به این سو در زمینه حقوق بشر کار می‌کند. بزرگترین دستاورد این انجمن آوردن تساوی حقوق زن و مرد در چوکات قانون است. ماستری خود را در بخش حقوق اداری در فرانسه به پایان رسانیده‌ام و در حال حاضر دکترای خود را نوشته‌ام، ولی هنوز دفاع نکرده‌ام. شانزده سال هم در فرانسه سابقه‌ی معلمی دارم.

دو خاطره که در آن حقوق بشری شخص شما نقض شده و در زندگی‌تان تأثیرگذار بوده، تعریف کنید.

خاطره‌ها بسیار است. من می‌خواستم در افغانستان باشم، ولی زمانی که در ۲۶ سپتامبر طالبان کابل را گرفتند، برای اولین بار احساس کردم به حیث یک زن تمام حقوق انسانی‌ام در افغانستان از بین رفته است. همان روز گریه کردم و احساس کردم که به من توهین شده و محکوم شده‏ام. ولی در خانواده هیچ وقت با مشکل مواجه نشده‌ام. در دوران حکومت کارمل با آنکه عضو المپیک بودم به بهانه نداشتن عضویت برطرف شدم. جوان که بودم یکی دو بار حرف‌هایی گفته بودم که برای حزب خوشایند نبود، به همین دلیل یکی دو بار اطلاع داده بودند و مدتی هم به زندان رفتم و پس از آن مهاجر شدم.

چه چیزی در دوران جدید اعتماد شما را جلب کرده و شما آن را به عنوان یک نوآوری، ابتکار مثبت و یک چیز خوب ارزیابی می‌کنید؟

اولین چیزی که به دست آوردیم تصویب تساوی زن و مرد در قانون اساسی است. تمام ارگان‌های اروپایی و آمریکایی را قانع کردیم هر مقدار پولی که می‌دهند تساوی حقوق زن و مرد در نظر گرفته شود. به همین دلیل پیشنهاد شد ۳۰ درصد تمام ادارات و به خصوص پارلمان، زنان باشند، ولی ۲۵ درصد تصویب شد. اینها دو برد خوب برای ما بود. از همان حال تا اکنون، زنان زیادی در ادارت دولتی و پارلمان حضور دارند. برد سوم به کمک جامعه جهانی و اراده ملت افغانستان، باز شدن دروازه مکاتب بود. امروز نه میلیون دانش‌آموز داریم که ۴۵ درصدش دختران هستند. در بعضی ولایت‌ها دختران از پسران بیشتر به مکتب می‌روند. همچنین امکام تحصیلات عالی در تمام ولایت‌های افغانستان داریم که هم دختر و هم پسر در آن درس می‌خوانند.

یکی از بهترین دستاوردهای این دوران (جدید) چه بوده است؟

تساوی زن و مرد در قانون و باز شدن مکاتب.

مهم‌ترین ترس امروز شما چیست؟

مهمترین ترس من تبلیغات در بیرون افغانستان بر ضد افغانستان است. بعضی گروه‌ها در بیرون خیلی کار کرده‌اند و پیشنهادشان این است که ما باید به هر گونه‌ای شده با طالبان کنار بیاییم. می‌خواهند به نحوی قدرت با طالبان تقسیم شود. این نه تنها به ضرر افغانستان است، بلکه به ضرر منطقه و جهان نیز است. ما به خاطر خود و نسل آینده افغانستان باید جلو آنها را بگیریم. وظیفه ما این است که ثابت کنیم حرف اینها درست نیست. ما با طالبانی که قانون اساسی را می‌پذیرند و وارد ساختار جامعه می‌شوند مشکل نداریم؛ ولی زمانی که زیر شعار طالب به افغانستان داخل می‌شوند و جامعه را به عقب بر می‌گردانند، با آن مشکل داریم.

سه چالش بزرگ (ساختاری، اجتماعی و فرهنگی) پیش روی افغانستان چیست؟

اولین مشکلی که افغانستان با آن روبه‌رو است انتخابات است. باید بتوانیم یک انتخاباتی داشته باشیم که افغانستان را از این چالشها بیرون بکشد، انتقال قدرت به صورت مسالمت‌آمیز انجام گیرد و این روند نهادینه شود. دوم، مسأله امنیت ما است. امروز قوت‌های خارجی هستند و ما کمتر مشکل داریم. امضاء قرارداد امنیتی میان آمریکا را ما ضرورت داریم ولی ضمانت آینده افغانستان برای ما مهم است؛ چون همه کشورهای همسایه با ما مشکل پیدا می‌کنند. چین، روسیه، پاکستان و ایران نمی‌خواهند که آمریکا اینجا باشد. در غیر آن، بار دیگر با مشکل ۱۹۹۲ روبه‌رو خواهیم شد. ضرورت نبود که آنها بیایند، اما حالا که آمده‌اند، نباید پس بروند و ما را به همان حالت قبلی بگذارند. اگر این بار افغانستان میدان جنگ شود چهارمین بار می‌شود. مشکل سوم، مشکل قومگرایی است. کشورهایی مثل آمریکا برای ما تعیین می‌کنند که شخصیت اول کشور باید پشتون باشد، دوم تاجیک باشد و… . در بین مردم این مسأله مطرح نیست. هیچ جا از شما نمی‌پرسند که تو از کجا هستی؟ این فقط در حوزه‏ سیاسی مطرح است.

فکر می‏کنید جامعه افغانستان امروز اجازه خواهد داد که دوباره سناریوی بسته شدن مکاتب به روی دختران و عدم حضور اجتماعی زنان تکرار شود؟

مردم، دین و مذهب افغانستان اجازه نمی‌دهد دوباره مکاتب بسته شود. مردم افغانستان اگر نمی‌خواستند امروز نه میلیون شاگرد در مکاتب نمی‌داشتیم و در ۳۴ ولایت این خواست مطرح نمی‌شد. در جایی که دختران کمتر می‌آیند به دلیل دوری راه و نبود وسایل ترانسپورتی است. درصد کسانی که طرفدار نرفتن فرزندان‌شان به مکاتب هستند بسیار کم است. ولی اینکه در جایی مکتب بسته می‌شود، دلیلش مخالفت مردم نیست. زمانی که مکتبی را می‌سوزانند یا بسته می‌شود و مردم مخالفت نمی‌توانند بکنند، به دلیل نبود حاکمیت دولت در سرتاسر کشور است. مردم خود را تنها حس می‌کنند. عملیات مخالفین به گونه‌ای است که مردم می‌ترسند؛ چون تجربه تلخی از جنگ دارند. به همین دلیل در بعضی جاها مقاومت می‌کنند ولی در بعضی جاها در مقابل سلاح توان مقاومت ندارند.

می توانید یک خاطره از نقض حقوق بشری یکی از اعضاء زن خانواده و یا آشنایان خود تعریف کنید؟

در افغانستان نظام خانواده به گونه‌ای است که وقتی دختر و پسر ازدواج می‌کنند، خانواده‌ها تشویش دارند. می‌خواهند دختر و پسرشان با کسی ازداوج کند که بتوانند در کارهای اجتماعی تفاهم داشته باشند. اگر ظلم می‌شود هم در حق دختر  است و هم در حق پسر. یکی از اقوام نزدیک ما که بیسواد هم نیست، پست دولتی بلند و تحصیلات عالی فوق‌العاده دارد، دخترش با یک پسر می‌خواست ازدواج کند، ولی به او اجازه نداد. دختر هر قدر تلاش کرد پدر راضی نشد؛ به همین دلیل دختر از خانه فرار کرد و بعد از مدتی مادر دختر از افسردگی فوت کرد.

سه عامل بازدارنده در برابر مشارکت زنان در عرصه‌های اجتماعی، اقتصادی، سیاسی و فرهنگی چیست؟

یکی، درک بسیار غلط از اسلام است. تبلیغی که از اسلام می‌شود مخالف متون اصلی آن است. هر آنچه که در فرهنگ غلط خود ما است سعی می‌کنیم به اسم اسلام تحمیل شود. قرآن کریم هم به زبانی ]عربی[ است که مردم نمی‌توانند آن را بفهمند. دیگر مشکل آموزش و پرورش نوپا است. هنوز نسل تحصیل‌کرده ما بسیار کم است. مردم زیادی بی‌سواد هستند به خصوص در خانواده ها، مشکلات اقتصادی و بین‌المللی سر راه ما قرار دارد که همه اینها برای زنان مشکل‌ساز است.

سه مطالبه عمده زنان چیست؟

در افغانستان زنان دو بخش هستند: یکی زنان شهری و دیگری زنان روستایی که هر کدام مشکلات خاص خود را دارند. زنان شهری زیادتر از جنگ متأثر شده‌اند. خواسته‌شان راهیابی به کار و آزادی اجتماعی است. دوست دارند از مزیت‌های آزادی اجتماعی استفاده کنند و به حیث یک انسان، آزاد باشند. حتی زنان خانه هم آرزو دارند که به آزادی انسانی خود دست یابند و احترام شوند. یک آرزوی دیگرشان راه یافتن کودکان به تحصیل است. زنان روستایی یک بخش از اقتصاد خانواده را تشکیل می‌دهند. آنها مشکل بیرون رفتن از خانه را ندارند؛ ولی با مشکلات صحی و بیسوادی مواجه‌اند. آرزو دارند که باسواد باشند. همچنین می‌خواهند دسترسی به خدمات رفاهی داشته باشند که روزانه بتوانند مشکلات اقتصادی‌شان را برطرف سازند. آنها نیز آرزوی تعلیم فرزندان‌شان را دارند.

منابع و مراکز قابل اتکا در داخل افغانستان برای پیشبرد حقوق/ مطالبات زنان چه کسانی هستند؟

قانون افغانستان در جاهایی که ضروری است تکیه‌گاه خوبی بوده است. سازمان‌های زنان اعم از اقتصادی، حقوقی و اجتماعی به شمول وزارت امور زنان یکی از ارگان‌های مهمی است که در افغانستان داریم، ولو نامتناسب با وسعت نارسایی‌ها. این وزارت امروز ضعیف است ولی ۱۱ سال پیش وقتی ساخته شد همه کشورها حاضر بودند هر کمکی که لازم باشد در اختیار این وزارت قرار دهند. متأسفانه وقت‌گذرانی شد. من در اروپا بودم و می‌دیدم که به چه پیمانه‌ای حاضر بودند به این وزارت کمک کنند. با امکانات وسیعی که از جانب جامعه افغانستان و جامعه جهانی به وجود آمد، آرزو داشتند یک تحول بنیادی در بخش زنان به وجود آید. باز هم نفس موجودیت وزارت امور زنان تکیه‌گاه خوبی برای زنان است.

به نظر شما  شهروندان افغانستان (اعم از زن و مرد)  باید از چه حقوقی به طور کامل بهره‌مند باشند که افغانستان را به سوی تعالی و پیشرفت سوق بدهند؟

مردم باید امنیت داشته باشند و دولت کارامد باشد. ما باید در کیفیت و کمیت آموزش و پرورش کار کنیم. همین که کودک از خانه بیرون می‌شود، همین که در میان همراهان خود می‌نشیند، تربیت است. آموزش و پرورش یگانه راهی است که ما را به هدف می‌رساند. در پهلوی آن حضور زن هر قدر زیاد باشد بهتر خواهد بود. چرا ما عقب باشیم؟ در دنیا بالای حضور ۵۰ درصدی زنان تلاش می‌کنند. زنان باید از بلندترین پست‌ها تا پایین‌ترین آن حضور داشته باشند. دیدگاه مرد بد نیست، ولی فقط دیدگاه مرد است. حضور زن برای انسانی‌شدن ذهنیت بسیار مهم است. جامعه مدنی باید گسترده‌تر شود چون دولت نمی‌تواند همه مشکلات را ببیند و حل کند.

برای دخترتان چه آرزویی دارید؟

من دختر ندارم، ولی تمام دختران افغانستان دختران من هم هستند. زمانی که کودک بودم انواع ورزش‌ها را می‌کردم، پیشاهنگ بودم، گاهی تظاهرات می‌شد شرکت می‌کردم و در پایان هفته به تفریح می‌رفتم. آرزویم این است که همان شرایطی که حداقل من داشتم امروز هم دختران افغانستان داشته باشند و از زندگی لذت ببرند.

با توجه به صحبت‏هایی که در این مصاحبه انجام دادید، در حوزه خصوصی یا عمومی یعنی فعالیت‌های مدنی و حرفه‌ای خود برای رفع موانع ذکر شده، من جمله تبعیض چه کرده‌اید و چه می‌کنید؟

من در چوکات اخلاق خانوادگی آزادی زندگی کردن را داشته‌ام. بالای اقوام و نزدیکان خود اثر زیادی گذاشته‌ام. اکثر خانواده ما با الگو از من دختران‌شان را به مکتب فرستادند. در عرصه اجتماعی، از ۱۷ سال به این سو مستقیم در راستای مسائل زنان چه در خارج و چه در داخل کار کردم. اگر بگویم بیشتر از ده هزار فعالیت کرده‌ام زیاد نگفته‌ام. یک مظاهره در فرانسه راه انداختیم. پس از آن در سال ۲۰۰۰ اعلامیه حقوق اساسی زن را در دوشنبه راه انداختیم، تا به سازمان ملل فشار وارد کنیم که راه حلی سیاسی برای افغانستان پیدا کند. قرار بود امضاها را به ملل متحد و یک کاپی به آمریکا و یکی هم به پارلمان اروپا بفرستیم. قرار بود یک میلیون امضا از آمریکا، دو میلیون امضا از اروپا و یک میلیون دیگر از داخل افغانستان جمع کنیم. در آمریکا رفتیم کارهایی کردیم، دو میلیون هم از اروپا جمع شد. در افغانستان نیز این پروسه را راه انداختیم ولی ۱۱ سپتامبر شد و کار ما ناتمام ماند.  همچنین یک تظاهرات پشتیبانی از این اعلامیه در فرانسه راه انداختیم که در دیگر کشورها نیز راه افتاد. در پاریس ۵۰ هزار نفر گرد آمده بودند. تمام والی‌ها، سندیکاها و رهبران احزاب سیاسی و اعضاء احزاب شرکت کرده بودند. در پنج ولایت فرانسه این تظاهرات راه انداخته شد. در کنفرانس دوشنبه هم فعالین زنان و نماینده‌های احزاب افغانستان را از تمام ممالک دنیا گرد هم آورده بودیم. در سال ۲۰۰۱ که به افغانستان آمدم، زنان مشکلات زیادی داشتند؛ به همین دلیل دومین کنفرانس زنان را در کابل برگزار کردیم. در این کنفرانس از بسیاری از کشورهای جهان در کابل حضور داشتند و در یازده ولایت دیگر نیز این کنفرانس برگزار شد تا حضور زنان در دولت و پارلمان تسجیل شود. اکثر کسانی که در جرگه قانون اساسی سهیم می‌شدند، ما قانع‌شان کردیم که برابری حقوق زن و مرد به نفع شما مردان است.

اگر پیام خاصی دارید، بفرمایید.

متأسفم که زنان در این دوره ریاست جمهوری کمتر حضور دارند. زنان بسیار قوی‌ای داریم که متأسفانه حضور ندارند. ولی جای خوشحالی است که سه خانم به حیث معاون دوم در بین کاندیداها حضور دارند. خوشحالم که جامعه افغانستان تا این حد رسیده است. این نمایندگی از درک اجتماعی مردم می‌کند. دیگر جوان افغانستان دانش کهنه ندارد. نکته بعدی این است که امیدوارم برای جواب به جامعه جهانی در زمان انتخابات، زنان گردهم آیند و بسیج شوند تا از حقوق و خواسته‌های خود مستقلانه دفاع کنند و به دنیا جواب دهند که آنچه در بیرون تبلیغ می‌کنند واقعیت اجتماعی افغانستان نیست.

7

شما می توانید روزی یک مصاحبه از کمپاین «افغانستان به روایت دیگر» را در روزنامه ۸ صبح و انگلیسی آن را در وبسایت روزنامه هافینگتون پست (Huffington Post) بخوانید. همچنین این مصاحبه ها در وبسایت فدراسیون بین المللی جامعه های حقوق بشر (FIDH) نیز قابل دسترس است.
وبسایت فدراسیون بین المللی حقوق بشر:
www.fidh.org
وبسایت روزنامه هافینگتون پست:  http://www.huffingtonpost.com/unveiling-afghanistan/