عزیز دلدار در دانشکده هنرهای زیبای دانشگاه کابل تدریس می کند. فیلم هم می سازد. هر چند دستاوردهای بزرگی را در این ۱۰ سال برای افغانستان بر می شمارد ، اما نسبت به تداوم این تغییرات و دستاوردها بی اعتماد است و بد بین. بزرگترین هراس او این است که روزی برسد که نتواند آنچه را در ذهن دارد بیان کند.
دو نمونه و یا خاطره ای را که در آن حقوق شخصی شما نقض شده و در زندگی شما تاثیرگذار بوده تعریف کنید؟
مادرم را در جنگ های داخلی از دست دادم. مادرم در خانه نشسته بود که با ضرب گلوله کشته شد. با مرگ مادرم من که در ان زمان فقط ده سال داشتم و خواهر پنج ساله ام، تنها ماندیم. این حادثه تاثیر بسیار منفی ای روی زندگی و آینده من در آن دوران گذاشت. یکی دیگر از خاطرات من مربوط می شود به دوره مهاجرتم در ایران. در سه سالی که در ایران زندگی کردم از حق دسترسی به آموزش و پرورش محروم بودم و نتوانستم تحصیلاتم را ادامه بدهم.
سه دستاورد مهم دوران جدید افغانستان چیست؟
یکی از دستاوردها آزادی بیان است. یکی دیگر از دستاوردها رشد روزافزون آموزش و پرورش و تحصیلات عالی در کشور است. دستاورد آخر به نظر من رشد نسبی اقتصاد کشور است. سطح زندگی و رفاه عمومی در این دهه نسبت به گذشته بسیار بهتر شده است.
چه چیزی در دوران جدید اعتماد شما را بیشتر جلب کرده و شما آن را به عنوان یک نو آوری، ابتکار مثبت و یک اقدام خوب ارزیابی می کنید؟
فکر نمی کنم با این وضعیت و این شرایطی که ما در آن قرار داریم بتوان به چیزی یا کاری اعتماد کرد. من به پایداری هیچ کدام از کارها و قدم هایی که در این سال ها برداشته شده اعتماد ندارم ازجمله همین سه دستاوردی که پیش تر از آن یاد کردم.
مهم ترین ترس امروز شما چیست؟
مهم ترین ترس من این است که روزی فرا برسد که دیگر نتوانم حرفی را که در ذهن دارم بیان کنم.
از نظر شما سه چالش بزرگ پیش روی افغانستان امروز چیست؟
یکی از چالش ها، بدویت حاکم بر جامعه است. چالش دوم کارکرد اشخاصی است که در صدر قدرت سیاسی قرار دارند. چالش سوم به نظر من کم رنگ بودن حس وطن دوستی در بین مردم افغانستان است. مردم کم ترین احساس را نسبت به کشور و آینده آن دارند.
فکر میکنید جامعه افغانستان امروز اجازه خواهد داد که دوباره سناریوی بسته شدن مکاتب دختران و عدم حضور اجتماعی زنان تکرار شود؟
فکر نمی کنم قابل پیش بینی باشد. بدویت در جامعه به نظر من عامل مهمی برای بسته شدن مکاتب بر روی دختران است. هنوز جامعه روستایی ما آمادگی پذیرش این همه تغییر را ندارد. مخصوصا تغییراتی که در حوزه زنان رخ داده، جامعه روستایی را به هراس انداخته است. به نظر من این امکان دور از ذهن نیست که بعد از مدتی و با سست شدن بنیان های حکومتی، جامعه خود به عنوان عاملی برای بسته شدن مکاتب عمل کند.
یک خاطره که در آن حقوق فردی یکی از اعضای زن خانواده و یا آشنایان شما نقض شده، تعریف کنید؟
حقوق تمام زنانی را که می شناسم هر روز و به صورت متداول نقض می شود. یک روز خواهر زن من در کنار خیابان منتظرم ایستاده بود که باهم جایی برویم. در ظرف ان چند دقیقه ای که منتظرم بود، نزدیک به ده موتر (اتوموبیل) مزاحمش شده و او را اذیت کرده اند.
سه عامل بازدارنده در مقابل مشارکت زنان در عرصه های اجتماعی، اقتصادی، سیاسی و فرهنگی چیست؟
یکی از عوامل سنت های موجود در کشور است. عامل دیگر موانع اداری، قضایی و دولتی است که به روش های مختلف سعی می کنند تا حقوق زنان را در عرصه های مختلف ضایع کنند.
سه مطالبه مهم زنان چیست؟
مطالبه اول در نهاد خانواده شکل می گیرد. زنان خواستار این هستند که در خانواده خود از حقوق و امتیازات مساوی برخوردار باشند. مطالبه دوم شان از اجتماع است. زنان خواستار این هستند که اجتماع به آن ها نگاه جنسیتی نداشته باشند این نگاه باید از تمام عرصه های اجتماعی حذف شود. زنان دوست دارند در قدرت سیاسی نیز سهم مهمی داشته باشند نه سهمی سمبولیک و نمادین.
منابع و مراکز قابل اتکا در داخل افغانستان برای پیشبرد حقوق و مطالبات زنان چه کسانی ونهادهایی هستند؟
به نظر من یکی از یکی از منابع مهم قابل اتکا در کشور محاکم افغانستان است. اما متاسفانه محاکم کشور به شدت آلوده به فساد است و نگاه زن ستیزانه در آن بسیار زیاد است. نگاه زن ستیزانه سعی دارد که از خلاء های قانونی برای تنبیه زنان استفاده کند. یکی دیگر از منابع قابل اتکا کمیسیون حقوق بشر است. البته نهادهایی که در راستای حقوق زنان کار می کنند را نباید فراموش کرد.
برای دختر خودتان چه آرزویی دارید؟
آرزو می کنم که اول در محیطی امن زندگی کند. می خواهم که راحت درس بخواند و موقعیت اجتماعی خوبی کسب کند. از حقوق مساوی برخوردار باشد و به تمام حقوق خود برسد.
با توجه به صحبتهایی که در این مصاحبه داشتید شما در حوزه خصوصی و یا عمومی یعنی فعالیتهای مدنی و حرفه ای خود برای رفع موانع ذکر شده از جمله تبعیض چه کرده اید و چه می کنید؟
در عرصه خصوصی سعی کرده ام از خود خانواده هنرمندی بسازیم. یکی از خواهران من فیلم ساز است. من تا جایی که در توانم بوده سعی کردم برای خواهرانم زمینه تحصیل و شغل را فراهم کنم تا آن ها بتوانند هم با خیال راحت تحصیل کنند و هم بتوانند کار کنند. من در دانشگاه هم تا جایی که توانستم سعی کردم که با دانشجویانم در مورد حقوق زنان، جایگاه زنان در جامعه و در کل هویت زنان صحبت کنم و تلاش کردم که دو جنس را روبروی یکدیگر قرار بدهم تا یکدیگر را بهتر بشناسند و به فردیت یکدیگر احترام بگذارند. در بخش کارهای هنری هم معمولا اکثر فیلم نامه هایم با زمینه ای از وضعیت زنان در جامعه شکل گرفته اند. بعضی از فیلم هایی هم که ساخته ام دقیقا به سوژه زن و حقوق و موقعیت زنان مربوط می شود.
اگر در پایان صحبت خاصی دارید، بفرمایید؟
من امیدوارم که کل جامعه ما بالاخره به این درک برسیم که افغانستان خانه ما است و از آن ماست. پس برای نجاتش همه باید دست به دست هم بدهیم.
-
«افغانستان به روایت دیگر» کمپینی است که به وسیله آرمان شهر OPEN ASIA و فدراسیون بین المللی جامعه های حقوق بشرFIDH به مدت ۱۰۰ روز تا انتخابات ریاست جمهوری در افغانستان جریان دارد. در این کمپین شخصیت های برجسته اجتماعی، سیاسی و فرهنگی با گفتگو در مورد جامعه ای که دربرگیرنده حقوق زنان و حقوق انسان باشد، صدای مترقی افغانستان را به گوش میرسانند.
شما می توانید روزی یک مصاحبه از کمپاین «افغانستان به روایت دیگر» را در روزنامه ۸ صبح و انگلیسی آن را در وبسایت روزنامه هافینگتون پست (Huffington Post) بخوانید. همچنین این مصاحبه ها در وبسایت فدراسیون بین المللی جامعه های حقوق بشر (FIDH) نیز قابل دسترس است.
وبسایت فدراسیون بین المللی حقوق بشر: www.fidh.org
وبسایت روزنامه هافینگتون پست: www.huffingtonpost.com/unveiling-afghanistan