انتشارات آرمان شهر، همزمان با گرامیداشت هفتادمین سالگرد تصویب اعلامیه جهانی حقوق بشر، رمان «سرزمین گوجه های سبز» اثر هرتا مولر، نویسنده آلمانی زبان و برنده جایزه نوبل (۲۰۰۹) را در کابل منتشر کرد.
هرتا مولر، در سال ۱۹۵۳ در رومانی چشم به جهان گشود. مخالفتش با پیوستن به دستگاه امنیت چائوشسکو، باعث شد تا او را از ادامه کار معلمی بازدارند. هرتا مولر، قبل از آنکه در سال ۱۹۸۷، از کشورش به آلمان مهاجرت کند، بارها از طرف دستگاه امنیتی رومانی تهدید به مرگ شد.
کتاب سرزمین گوجههای سبز (قلب حیوانی) که در زمینه ادبیات سیاسی، به شیوه پست مدرن، نگارش یافته، تاکنون موفق به دریافت جوایز زیادی شده است. از آن جمله باید به جایزه ادبی ایمپک دوبلین، و کلایست _ بزرگترین جایزه ادبی آلمان _، اشاره کرد. این رمان درباره زندگی چهار جوان دانشجو در زمان دیکتاتوری چائوشسکو و فضای خفقان رومانی در دهه های ۷۰ و ۸۰ میلادی است که هر کدام، روستای خود را به امید آینده بهتر ترک کرده و به شهر آمده اند اما در شهر، تسلط رژیم توتالیتر و سرکوبگر را حتی در خصوصی ترین زوایای زندگی خود بیشتر از روستا لمس می کنند. در بخشهایی از رمان آمده:
- پاسداران میدانستند که در کدام محل از محدوده تحتِ نظارتشان، درختان گوجهسبز وجود دارد. آنها شاخهها را به زیر میکشیدند و جیبهایشان را پر از گوجهسبز میکردند. در چیدن گوجهها خیلی مهارت داشتند. پس از آنکه جیبهای کتشان را پر از گوجه میکردند، با شتاب از درختها فاصله میگرفتند. خوره گوجهسبز وصف حالشان نبود، بلکه نوکیسه، فرصتطلب، کاسهلیس، و بیغمانی که راحت از روی جنازهها عبور میکنند، بیشتر مناسب حالشان بود. به دیکتاتور هم خوره گوجهسبز میگفتند.
- من فوراً خون خودم را لیسیدم و قورت دادم. ترسیدم آن را تف کنم. خون به درون بدنم رفت و من شروع کردم به فریاد زدن. آن قدر فریاد زدم که دهانم داشت جر میخورد. فریادم به خاطر آن بود که آنها مدتها پیش دست از انسانیت شسته بودند. آنها با بلعیدن خون، حال مرا بهم میزدند.
- هیچ کس از من نپرسید که در کدام خانه، در کجا، پشت کدام میز، در کدام تختخواب و در کدام مملکت دوست دارم راه بروم، غذا بخورم، بخوابم، و یا چه کسی را از سر ترس دوست داشته باشم.
علاقمندان به مطالعه این کتاب و سایر کتابهای آرمان شهر می توانند از این قسمت، با ما در ارتباط بوده و برای دریافت کتاب به دفتر انتشارات آرمان شهر در کابل مراجعه کنند.