کارزار سی روز، سی شعر «زنان شاعر؛ زبان اعتراض» به مناسبت روز جهانی منع خشونت علیه زنان،

نهمین دوره هفته حقوق بشر ۲۰۲۱

و بیست و شش سالگی بنیاد آرمان شهر|OPEN ASIA

۲۶ نوامبر ۲۰۲۱/ ۵ آذر ۱۴۰۰

سی روز، سی شعر – ۲

شکریه عرفانی – افغانستان

 

در ده سالگی

به پسر سیاه چرده‌ی همسایه

که برایم از دکان سر کوچه

خوراکی‏‌های خوشمزه می‏‌دزدید

قول ازدواج دادم

در بیست سالگی از خانه‏‌ی پدرم

که مردی محترم بود

نمازهای طولانی می‏‌خواند

و شب‏‌ها از کنار زنش به بستر من می‏‌خزید

گریختم

در سی سالگی آنقدر از خواندن شعرهای فروغ

و تحمل زمستان‏‌های لجوج مسکو خسته بودم

که به سیم آخر زدم

و خودم را به دست قاچاقچی‏‌های انسان سپردم

تا به جایی ببرندم

که آسمانش همیشه آفتابی باشد

ده شبانه روز تمام کشتی‏‌مان در طوفان جان می‏‌کند و نمی‏‌رسیدیم

می‏‌بینی؟

درست هر ده سال یک‏بار

اشتباه بزرگی

مسیر زندگی‌‏ام را به بیراهه‏‌ی دیگری کشانده است

در این میان البته

کارهای احمقانه‏‌ی دیگری هم کرده‌‏ام

عاشق شدم مثلا

ادبیات خواندم

به پوچی انقلاب‏‌ها دل بستم گاهی

آلوده کردم خودم را به سرگیجه‏‌ی شراب و سیگار

و بی‏‌وقفه

بدون آنکه

هیچ وقت به روی خودم بیاورم دردش را

سینه به سینه‌‏ی زندگی ایستادم

جنگیدم و هر بار به سختی شکست خوردم

حالا اما

در آستانه‏‌ی چهل سالگی

در لحظه‏‌ی آن اشتباه بزرگ دیگر

هنوز

این خون شوم بی‏‌تاب را دوست دارم

هنوز دلم می‏‌خواهد

بتازد در من

و هر روز زخمی‌‏تر از روز پیشم کند!