احمد ولی مسعود معتقد است رهبران سنتی سیاسی نمی‌توانند برای آینده افغانستان برنامه‌ریزی کنند. او می‌گوید: «ترس من از رهبران سنتی و قومگرای کشور است. می‌ترسم این رهبران دوباره در پی آن باشند که مافیای قدرت سیاسی تشکیل بدهند و دوباره کشور را با بحران مواجه سازند. این مسأله دور از تصور نیست که ایشان به خاطر حفظ اقتدار و جایگاه غیرمشروع خود، با هم متحد شوند و دست به آشوب و درگیری بزنند.»

06 - ahmad vali masud

لطفاً خودتان را معرفی کنید.

من احمد ولی مسعود هستم. تحصیلات ابتدایی‌ام را در لیسه استقلال کابل گذراندم و تحصیلات عالی‌ام را در لندن سپری کردم. لیسانس اولم را در اداره و پیشرفت گرفتم و لیسانس بعدی‌ام را در حقوق و علوم سیاسی. فوق لیسانسم را در روابط دیپلوماتیک گرفتم. بعداً به حیث نماینده مجاهدین در لندن تعیین شدم. 

یک خاطره از نقض حقوق مدنی خودتان که در زندگی‌تان تأثیرگذار بوده، تعریف کنید.

یکی از خاطراتم بر‌می‌گردد به دوره‌ای که در لیسه استقلال درس می‌خواندم. به علت هجوم نیروهای شوروی به کشور مجبور شدم ترک تحصیل کنم و به پنجشیر برگردم. به خاطر جنگ مجبور شدم چندین سال از درس و تعلیم دور باشم.

سه دستاورد مهم دوران جدید چه بوده است؟

یکی از دستاوردهای این دوران، پاگرفتن نظام جدید در کشور است؛ نظامی که بر اساس مفاهیم مدرن، چون تفکیک قوا، دموکراسی، حقوق بشر و قوانین شهروندی شکل گرفت. به نظر من تفاوت بین سیزده سال گذشته و امروز، تفاوت بین شب و روز است. یکی دیگر از دستاوردهای کلان کشور که ان‌شاالله در آینده نزدیک تحقق خواهد پذیرفت انتخابات سال آینده است. 

چه چیزی در دوران جدید اعتماد شما را جلب کرده و آن را به عنوان یک نوآوری، ابتکار مثبت و یک چیز خوب ارزیابی می‌کنید؟

آنچه توجه مرا جلب کرده و تا اندازه‌ای اعتمادبخش بوده، همین بیداری نسل جوان کشور است. هفتاد درصد جمعیت افغانستان را طبقه جوان تشکیل می‌دهد. به نظر من این بیداری و آگاهی بسیار امیدوار کننده است.

مهمترین ترس امروز شما چیست؟

ترس من از رهبران سنتی و قومگرای کشور است. می‌ترسم این رهبران دوباره در پی آن باشند که مافیای قدرت سیاسی، تشکیل بدهند و باز کشور را با بحران مواجه سازند. این مسأله دور از تصور نیست که ایشان به خاطر حفظ اقتدار و جایگاه غیرمشروع خود، با هم متحد شوند و دست به آشوب و درگیری بزنند.   

سه چالش بزرگ پیش روی افغانستان چیست؟

زمانی یک ملت می‌تواند به پای خود بایستد که از یک فرهنگی خودی، درونی و معنابخش تبعیت کند. بزرگترین چالش امروز ما در حوزه فرهنگ این است که هیچ اقدامی برای زنده نگه داشتن و بارور کردن فرهنگ خود انجام نداده‌ایم. در این قسمت آنچه می‌تواند بسیار مؤثر افتد مسأله آموزش و پرورش است. چالش دیگر در بعد سیاسی است. نظام سیاسی ما هنوز متزلزل و سست‌بنیاد است. باید تلاش کنیم تا پایه‌های این نظام را تقویت کنیم و برای ثبات سیاسی چاره‌اندیشی کنیم. رهبران سنتی سیاسی کشور نمی‌توانند برای آینده برنامه‌ریزی کنند. نظام سیاسی مدرن با افکار سنتی و قومی ایشان هیچ گونه مطابقتی ندارد.

آیا فکر می‌کنید جامعه امروز اجازه خواهد داد دوباره سناریوی بسته شدن مکاتب به روی دختران و عدم حضور اجتماعی زنان تکرار شود؟

نخیر! در افغانستان جدید پنجاه درصد از جمعیت را زنان تشکیل می‌دهند. ایشان هرگز اجازه چنین کاری را نخواهند داد. زنان نیروی بسیار مؤثر و محکمی را در بستر جامعه تشکیل داده‌اند که این نیرو در مقابل هر اقدام بازدارنده‌ای ایستادگی می‌کند.

یک خاطره که در آن حقوق بشری یکی از اعضاء زن خانواده یا آشنایان شما نقض شده باشد تعریف کنید؟

یکی از فامیل‌های ما هست که دخترانش به دلایل گوناگون از جمله طرز تفکر پدرشان نمی‌توانند به مکتب بروند.

سه عامل بازدارنده (ساختاری، اجتماعی و فرهنگی) در مقابل مشارکت زنان در عرصه‌های اجتماعی، اقتصادی، سیاسی و فرهنگی چیست؟

یکی از عوامل بازدارنده خود فرهنگ حاکم در کشور است. عامل دیگر فقر گسترده است. زمانی که فقر از جامعه ریشه‌کن نشود، نمی‌توان از یک خانواده فقیر توقع داشت دختر یا پسر خود را دنبال درس و تعلیم بفرستد. عامل دیگر ناآگاهی حاکم در اجتماع است. جامعه ما هنوز از حق و حقوق و تکلیف خود کمترین آگاهی و دانش را دارد. در حال حاضر بزرگترین مانع سر راه حضور زنان در اجتماع همین ناآگاهی و کم‌آگاهی ایشان است.

سه مطالبه عمده زنان به طور کلی چیست؟

یکی از خواست‌های اساسی زنان برخورداری از همه امتیازات و امکانات لازم و ضروری برای کسب آموزش و آگاهی است. خواست دیگر مشارکت و حضور هرچه بیشتر در حوزه سیاست و اقتصاد است. خواست بعدی ایجاد یک گروه فشار با مشارکت کل زنان است که بتوانند به این وسیله از حقوق خودشان در تمام عرصه‌ها و حوزه‌ها دفاع کنند.

برای دختران‌تان چه آرزویی دارید؟

یکی از آرزوهایم این است که خوب درس بخوانند و سر پای خودشان ایستاده شوند. آرزو دارم که هیچ گاه محتاج یک مرد نشوند. آرزو دارم که حتا بیشتر از مردان در جامعه حضور داشته باشند و مفید باشند.  

در حوزه خصوصی و عمومی یعنی فعالیت‌های مدنی و حرفه‌ای برای رفع موانع ذکر شده، منجمله تبعیض چه کرده و چه می‌کنید؟

ما برای تغییر افکار و آگاهی رساندن به عموم مردم، بنیاد شهید مسعود را تأسیس کردیم. این بنیاد سعی کرد تا با جوانان به صورت مستقیم و بدون واسطه وارد گفتگو شود. ما قصد داشتیم از طریق باورهای خود مردم بر روی مردم تأثیر بگذاریم.

در پایان اگر پیام خاصی دارید، بفرمایید.

ما تنها همین امروز را برای ایجاد بینش مشترک و اعتمادسازی در اختیار داریم. ناگزیریم با یکدیگر بنشینیم و گفت‌وگو کنیم. امیدوارم از طریق آجندای ملی و گفت‌وگوی بین‌الافغانی بتوانیم به صلحی پایدار و آینده‌ای روشن برسیم.

6 

شما می توانید روزی یک مصاحبه از کمپاین «افغانستان به روایت دیگر» را در روزنامه ۸ صبح و انگلیسی آن را در وبسایت روزنامه هافینگتون پست (Huffington Post) بخوانید. همچنین این مصاحبه ها در وبسایت فدراسیون بین المللی جامعه های حقوق بشر (FIDH) نیز قابل دسترس است.

وبسایت فدراسیون بین المللی حقوق بشر: www.fidh.org

 وبسایت روزنامه هافینگتون پست:  http://www.huffingtonpost.com/unveiling-afghanistan/